«درصد» در موارد مختلف به
تناسب متعلق مصلحت متفاوت و گاه درصد مقبول در مسائل بسيار مهم و خطير به ميزان
اطمينان بالا مىرود و از مصلحت احتمالى، كارى ساخته نيست.
منبع
فقه سياسى 311/9.
مصلحت از ديدگاه قرآن
بعضى از آيات شريفه قرآن،
دلالت مىكند كه خداوند متعال در جعل حكم، مصلحت واقعى بندگان را توأم با ضعف آنها
كه مصلحت تخفيف را لازم دارد، لحاظ كرد، بنابراين خود شارع مقدس اسلام در جعل
احكام مصلحتانديشى كرده است. قرآن در بسيارى از واجبات كفايى و مسئوليتهاى عمومى
و اجتماعى از ذكر جزيات خوددارى نموده و تصميمگيرى را بر عهده خود مكلفان سپرده
است. از جمله آياتى كه بهوضوح رعايت مصلحت امت را در مديريت جامعه توسط پيامبر
(ص) بيان مىكند آيۀ(... فَإِذَا
اِسْتَأْذَنُوكَ لِبَعْضِ شَأْنِهِمْ فَأْذَنْ لِمَنْ شِئْتَ مِنْهُمْ...)(1)
است كه به روشنى مصلحت افراد اختيار زمامدار را با هم در نظر مىگيرد.
برخى در مورد ريشه قرآنى مصلحت
ترديد به خود راه مىدهند، در حالى كه كلمه مصلحت در قرآن نيامده اما با تعبيرات
ديگر از آن ياد شده است. شايد در اين مورد كلمه «خير» واضحترين وازه قرآنى باشد
كه بر عنصر مصلحت دلالت واضح دارد.(وَ لْتَكُنْ
مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى اَلْخَيْرِ)(2)
از ميان شما مردم بايد گروهى، دعوت به خير را شغل خويش كنند و اين عمل خيرخواهانه
را بهطور گسترده در جامعه پياده كنند.
دعوت به خير به عنوان يك وظيفۀ
عمومى قدر متيقن در خير و مصلحت عمومى صادق است و اگر در مورد خير و مصلحتهاى خصوصى
و فردى قابل ترديد باشد هرگز در مورد امور عمومى و خير و مصلحت همگانى قابل كوچكترين
ترديد نيست.
در آياتى چون:(وَ
يَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَةِ اَلسَّيِّئَةَ)(3)
و(وَ لا تَسْتَوِي اَلْحَسَنَةُ وَ لاَ اَلسَّيِّئَةُ)(4)
اشاراتى به مصلحت و لزوم رعايت آن به عنوان معيار تشخيص وظيفه ديده مىشود. (5)
براى بررسى شيوه قرآن در
تبيين مصالح احكام به مواردى از آيات الاحكام اشاره مىكنيم:
1. نظافت و طهارت: قرآن پس از
بيان احكام مربوط به وضو و تيمم براى اقامه نماز در تبيين فلسفه آن دو چنين متذكر
مىشود:(ما يُرِيدُ اَللّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَ
لكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَ لِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ)(6)
خداوند از الزام شما به انجام وضو و تيمم قصد آن را ندارد كه براى شما مشقت و
دشوارى به وجود آورد خداوند مىخواهد به اين وسيله شما را پاك و آماده بهرهبردارى
از نعمتهايش قرار دهد. بدين ترتيب نظافت و پاكى به عنوان مصلحت در وضو و تيمم مورد
تصريح قرار گرفته است، 2. هشيارى در نماز: قرآن، نماز در حال مستى را تحريم كرده و
مصلحت آن را لزوم هشيارى در نماز دانسته است:
(يا أَيُّهَا
اَلَّذِينَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا اَلصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُكارى حَتّى تَعْلَمُوا
ما تَقُولُونَ)(7) انسانى مىتواند از بركات و
آثار نماز بهرهمند باشد كه نسبت به اعمال آن هشيار و عملش هوشمندانه باشد، 3.
توحيد خالص فلسفه عبادت است:(وَ ما أُمِرُوا إِلاّ
لِيَعْبُدُوا اَللّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ اَلدِّينَ حُنَفاءَ)(8)
مأمور به عبادت خدا نشوند مگر آنكه به دين توحيد ناب برسند، 4. پليدى شراب و قمار:
تحريم شراب و قمار در