تُزَكِّيهِمْ بِها)(23)
و مفاد آن تأثير مستقيم پرداخت زكات در تطهير معنوى و تزكيه مادى و اقتصادى اموال
آنان است و زكات خود به معناى آماده كردن چيزى براى بهرهبردارى بهتر است و مفهوم
آن در مورد مالياتهاى مالى عبارت از رشد اقتصادى در دارايىهاى فرد و توليد
اجتماعى است.
افزون بر اين، قرآن توصيه مىكند
كه به هنگام گرفتن زكات، ماليات دهنده را تشويق و او را دعا كنيد و اين خود نمودى
از كاربرد مصلحت در احكام الهى است و به اين ترتيب سنگينى پرداخت ماليات با يك عمل
معنوى (دعا) تلطيف، خنثى و سهل مىشود؛
14. نهانكارى در كمكرسانى به
مستمندان: قرآن، اصل كمك به مستمندان را كارى پسنديده و داراى مصلحت مىشمارد،
هرچند كه به طور علنى و به شيوهاى آشكار انجام شود، اما مصلحت و خير بيشتر را در
آن مىبيند كه نوعى نهانكارى در انجام اين عمل انسانى رعايت شود، تا شخصيت انسان
مستمند آسيب نبيند و نيكوكار از گزند آثار شوم ريا و تظاهر در امان بماند و جامعه
نيز از آثار منفى كمكهاى بلاعوض مصونيت يابد:
15. بازتاب انفاق: هر نوع
انفاق قابل قبولى به اقدام كننده آن باز مىگردد و او خود بهره كافى از عمل خويش
را مىيابد. اين مصلحتى است كه قرآن براى تشويق به انفاق متذكر شده است:
(وَ ما تُنْفِقُوا
مِنْ خَيْرٍ فَلِأَنْفُسِكُمْ وَ ما تُنْفِقُونَ إِلاَّ اِبْتِغاءَ وَجْهِ اَللّهِ
وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تُظْلَمُونَ)؛
(25)
16. رشد و بازپرورى عمل: قرآن
عمل طبيعى كشت و پرورش و برداشت چند برابر را در مورد اعمال اجتماعى چون انفاق،
صادق دانسته و انفاق را چون دانه گندم قابل بازپرورى به هفتصد برابر و افزون برآن
مى شما رد:
17. مركزيت بيت: بيت مرجع،
مدار حركت امت و رمز وحدت مسلمانان و مركزيت مادى و معنوى جهان اسلام است.
چنين مصلحتى در پايگاه رفيع
بيت منظور شده آنگونه كه از تدبر در آيه(وَ
إِذْ جَعَلْنَا اَلْبَيْتَ مَثابَةً لِلنّاسِ)(27)
آشكار مىشود؛
18. مصلحت شناخته نشده:
ناگفته ماندن مصلحتها دلايل مختلفى دارد اما در آنجا كه حتى تفهيم مصلحت دشوار
است، تذكر آن مفيد و در ايجاد انگيزه مؤثر است.
اين راهى است كه قرآن در مورد
برخى از مصلحتهاى ناگفته پيموده و به ويژه در آنجا كه مردم عادى در شناخت مصلحت و
مفسده اشتباه مىكنند، چنين متذكر شده است:(كُتِبَ
عَلَيْكُمُ اَلْقِتالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَ عَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ
هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ).
(28)
در اين آيه هرچند كه مصلحت و
سودمندى جهاد به تفصيل بيان نشده، اما به دو نكته اشاره شده است:
الف - اشتباه آنها كه درباره
جهاد اظهار ناخرسندى مىكنند؛
ب - وجود خير در چنين موارد
به صورت اجمال.
19. ضابطه مندى بعضى از مصلحتها:
قرآن برخى از مصلحتها را به دليل اهميت و كليت در قالب قاعده و ضابطه كلى شكل
داده است و اين نوع قواعد هرچند كه