1 - شؤون و اختيارات ولىفقيه،
امام خمينى / 20-19؛ 2 - همان / 19؛ 3 - ولايت فقيه، جهاد اكبر؛ 4 - شؤون و
اختيارات ولىفقيه / 23؛ 5 - همان؛ 6 - همان؛ 7 - همان / 24؛ 8 - همان / 23؛ 9 -
ولايت فقيه، جهاد اكبر / 57؛ 10 - شؤون و اختيارات ولى فقيه / 23؛ 11 - همان / 30؛
12 - ولايت فقيه، جهاد اكبر / 59؛ 13 - همان / 60؛ 14 - فقه سياسى 342/10.
دولت اسلامى (و خشونت فرهنگى)
برخى به استناد پارهاى از
عملكردهاى تعصبآميز در جريان امر به معروف و نهى از منكر كه از اصول شناخته شده
فرهنگى - سياسى اسلام است، اجراى اين اصل را در نظام اسلامى نوعى خشونت فرهنگى
تلقى كردهاند و چنين تصور كردهاند كه با اين نوع سياست فرهنگى، اصول قاعده تساهل
و تسامح در جامعه از ميان رفته و گروهى به استناد اصل امر به معروف و نهى از منكر
در امور ديگران مداخله كرده و افراد را در اعمال آزادىهايى كه دارند تحت فشار
قرار مىدهند و چنين عملى از يكسو، بروز يك عامل فشار قهرآميز را نشان مىدهد و
از سوى ديگر آزادىها را از اشخاص سلب مىكند.
اصول بدبينى ناشى از اجراى
اين اصل، حس اعتماد به ديگران را از ميان برده و افراد با سوء نظر، رفتار ديگران
را تحليل و تفسير مىكنند و با استنتاج بدبينانه ديگران را متهم به اعمالى مىكنند
كه در حقيقت آنها چنين اعمالى را انجام ندادهاند.
در اين تفسير از اصل فرهنگى -
سياسى امر به معروف و نهى از منكر، بدبينى، خشونت، فشار، قهر، مداخله، زورگويى،
تجاوز به حريم خصوصى افراد و بالاخره سلب آزادىها، به عنوان آثار مشهور عمل به
اين اصل ديده شده است كه طبعا چنين وضعيتى جامعه را به سمت خشونت و نوعى
راديكاليزم مىكشاند.
از آنجا كه دامنۀ اجرايى
اين اصل، اختصاص به مسائل فرهنگى و اخلاقى ندارد، در تداوم مىتواند در عرصههاى
سياست، اقتصاد و مسائل ديگر اجتماعى نيز تأثير منفى داشته باشد و خشونت و مداخله
به حوزههاى سياسى و اقتصادى هم كشيده شود و راديكاليزم فرهنگى و اخلاقى سر انجام
به يك نظام سياسى، اجتماعى خشن و متجاور به حريم شهروندان تبديل شود.
اين نوع تصوير از اصل امر به
معروف و نهى از منكر به ويژه در آثار قلمى ژورناليستى و رسانههاى خارجى اغلب به
منظور زير سئوال بردن نظام اسلامى مورد بهره بردارى قرار مىگيرد تا از نظام سياسى
و دولت اسلامى چهرهاى خشن و قهرآميز ترسيم و كابوسى از وحشت و نا امنى از آن
ارائه شود.
انديشۀ راديكاليزم فرهنگى
و خشونت ارزشى، سرانجام با تأثير سياسى گستردهاى كه دارد همۀ نهادهاى جامعه
را تحت نظارت و فشار خود قرار مىدهد و نوعى خفقان و نظام بسته و توأم با خشونت و تعصب
را به ارمغان مىآورد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منبع
فقه سياسى 271/10-269.
دولت اسلامى (و راديكاليزم)
مناقشات معاصر در زمينه تطبيق
نظام سياسى و دولت در اسلام با نظامهاى معاصر غربى و امكان برداشت نوعى دموكراسى
در انديشۀ سياسى اسلام سرانجام موجب آن گرديده كه مدلهاى متعددى از نظام
سياسى اسلام به تصوير كشيده شود و در اين ميان دولت اسلامى راديكال از جمله مدلهاى
قابل بحثى است كه در برابر مدل محافظه كارانۀ دموكراسى اسلامى