امام باقر (ع) مىفرمايد:
خداوند متعال كه خالق انسانهاست، مىداند چيزى كه موجب قوام و سلامت بدن است و آن
را بر آنها حلال و مباحث قرار داده و چيزى را كه موجب زيان به بدن است مردم را از
آن نهى فرمود. 2) رسول اكرم (ص) فرمودهاند: اگر براى امتم مشقتى نداشت، مسواك را
بر آنان واجب مىكردم. (3)
حضرت امام كاظم (ع) در وجه
قبول جايزهاى كه از جار پرداخته مىشود، به دليل تزويج مجردين فرمود: اين كار
براى اين است كه نسل آنها با تعطيل ازدواج قطع نشود. (4)
از اين فرمايش حضرت استفاده
مىشود كه كراهت با هر مصلحتى كه در نزد شارع از اجتناب شبهه اهميتش بيشتر باشد،
برداشته مىشود. (5)
امام (ع) به راوى فرمود اگر
امسال براى تو حديثى گويم و سال بعد برخلاف آن را بگويم، به كداميك عمل مىكنى.
راوى عرض كرد به حديث اخير عمل مىكنم.
حضرت براى راوى دعا فرمود كه
حاكى از صحت عمل وى است.
مرحوم فيض پس از نقل اين حديث
و دو حديث مشابه ديگر، فرمود: اخير به مقتضاى وقتش است، چون هر زمانى مقتضى عمل
خاصى است و اين نسخ نيست زيرا بعد از نبى اكرم (ص) نسخى نيست. (6)
مسير جهادى امام حسن (ع) در
تعقيب سياست امامت پدر بدانجا انجاميد كه با خيانت سران سپاه و سستى نيروها، ديگر
امكان ادامه سياست جهاد نظامى غير ممكن شد. اينك انحرافى ديگر و اين بار به شيوهاى
مرگبار كه همه اهداف امامت را تهديد مىكرد، در برابر امام (ع) ظاهر شده بود.
تهديد و توطئهاى كه با قدرت نظامى، امكان مقابله با آن وجود نداشت. زيرا نتيجه
اقدام نظامى و رويارويى مستقيم چيزى جز واگذارى سرنوشت اسلام و امامت به دست دشمن
نبود. نجات اسلام و امت در برابر اين تهديد جدى جز آن نبود كه روش سياسى در پيش
گرفته شود و با افشاى ماهيت باندى كه رهبرى اسلام و امت را مدعى بود آسيب پذيرى
اسلام و امت را به حداقل رسانيد.
ماهيت عملكردى كه از آن به
صلح امام حسن (ع) تعبير مىشود، راهحل نوينى را در شرايط بنبست نظامى كشور ارائه
مىدهد كه مىتوان به دان وسيله مصلحت نجات اسلام و امت را جامعه عمل پوشانيد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منبع
فقه سياسى 153/9.
مصلحت در غيبت امام عصر (ع)
متكلمان شيعه وجود و غيبت
امام (ع) را برخاسته از قاعده لطف دانستهاند، غيبت از آن جهت، لطف و مصلحت است كه
امام (ع) در غيبت، بقية اللّه و ذخيره اسلام و رحمت براى انسانهاى واپسين است.
غيبت در واقع برگردان شر به خير و ظلم به عدل و بازتاب عدم پذيرش زمان به صورت
ذخيرهسازى براى آينده است.
اين حكمت و مصلحت در ابعاد
مختلف «انتظار»، «اميد سازنده»، «تحقق آرمان نهايى امامت» و «حكومت عدل واحد
جهانى» تجلّى يافته است.