امام نهاده شده است كه به
تناسب شرايط موجود و با توجه به مصلحت اسلام در زمان و مكان و شرايط حاكم و جوانب
مختلف امور در مسائل مادى و معنوى حيات فردى و اجتماعى مسلمانان سخن بگويد.
منبع
فقه سياسى 195/9-194.
مصلحت در موضعگيرى ائمه (ع)
يكى از راههاى تشخيص مصلحت
در سيره معصومين (ع) توجه به موضع گيرى ائمه (ع) در قبال مسائل مختلف است. با وجود
وحدت ماهوى خط امامت در همه قرون و اعصار هر كدام از امامان در شرايط خاصى و در
زمان رژيمهاى سياسى متفاوتى به سر مىبردند كه رويارويى ويژه زمان خود را پى مىگرفتهاند.
در تمامى موضعگيرىهاى ائمه
(ع) مصلحت يكسانى دنبال مىشد، اما مصلحتها در هر زمان در قالب خاصى ظاهر مىشد
امام سجاد (ع) در برابر طغيان يزيد، امام باقر (ع) و امام صادق (ع) در برابر
دودمان بنى اميه و ميراث خواران ابو سفيان، امام كاظم (ع) و امام رضا (ع) در برابر
دودمان كينهتوز بنى عباس و بالاخره امام جواد (ع) و امام هادى (ع) و امام حسن
عسگرى (ع) در حصار نظامى متوكل ها بايد مصلحت اسلام و امت را به گونهاى كه شرايط
زمان مىطلبيد، پاسدارى مىكردند. (1 و 2)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منابع
1 - معارف اسلامى 2؛ 2 - فقه
سياسى 154/9.
مصلحت در نهاد تعزيه
يكى از موارد مصلحت در سيره
معصومين (ع)، مصلحت در عزادارى بر سالار شهيدان است. سوگوارى براى سالار شهيدان و
مراسم عزادارى براى شهداى كربلا و آيينهاى خاص روز عاشورا سابقه در متن حماسه
كربلا دارد. حماسه آفرين اين نماد ايثار و شهادت، زينب، بانوى فداكار كربلاست كه
ائمه (ع) آن را به صورت يك رمز و راز و نهادى عميق در تشيع رسميت بخشيدند.
تشيع در طول قرون و اعصار،
باوجود سركوب ها، اختناق ها و مظلوميت ها با حفظ و تعميق آن، بقاى خود را تضمين
كرد و هيچگاه در برابر حوادث كشنده كمر خم نكرد.
فلسفه نهادينه شدن سوگوارى و
تعزيه دارى ابا عبد اللّه الحسين (ع) و ياران فداكارش در يك جمله، در بقاى تشيع
خلاصه مىشود و اين مصلحت اساسى موجب شده كه شيعه به عزادارى به چشم جهاد بنگرد و
در مراسم آن از رموز شهادت استفاده كند و آن را در حد مصلحت جهاد ببيند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منبع
فقه سياسى 155/9.
مصلحت در هجرت
هر كدام از هجرت هاى تاريخى
به ويژه هجرت سرنوشتساز پيامبر (ص) از مكه به مدينه داراى مصلحت عمومى و كارساز
بوده و در حفظ حوزه اسلام و حاكميت و دوام آيين حنيف تأثير بسيارى داشته است.
هجرت پيامبر (ص) مصلحت نجات
اسلام و ايجاد جامعه نوين اسلامى را در پى داشت و هجرت گروه ده نفرى اول (1) و
گروه هفتاد نفرى دوم مسلمانان (2) به حبشه، حمايت غير مستقيم از حوزه اسلام و حفظ
موجوديت مسلمانان را به وجود آورد و اسلام را از انزوا و حصارى كه مشركان براى آن
ايجاد كرده بودند، آزاد