«اگر اجماع بر عمل به مقتضاى
عرف تقرير شده زمان پيامبر (ص) نباشد، مىتوان احاله به عرف بهطور مطلق را آنچنان
كه ابو حنيفه مىگويد، پذيرفت». (40)
به اين ترتيب در مكتب فقهى
مقدس اردبيلى مىتوان به آنچه كه امروز تحت عنوان توسعه سياسى مطرح مىشود، رسيد؛
زيرا بسيارى از مسائل فقه سياسى زمان از مصاديق همان مواردى است كه شرع در آن بيان
مستقلى ارائه نشده و به عرف موكول كرده است. (41)
منابع
1 و 2 - روضات الجنات 83/1 و
85؛ 3 و 4 - مجمع الفائدة و البرهان 68/8 و 86؛ 5 - مجمع الفائدة و البرهان 205/4،
358 و 359؛ 6 - مجمع الفائدة و البرهان 550/7؛ 7 - مجمع الفائدة و البرهان 436/3؛
8 - مجمع الفائدة و البرهان 138/1 و 78/7 و 106؛ 9، 10 و 11 - مجمع الفائدة و
البرهان 75/8، 68 و 86؛ 12 - هود / 113؛ 13 - وسائل الشيعه 332/12؛ 14، 15 و 16 -
مجمع الفائدة و البرهان 550/7 و 68/8 و 550/7؛ 17 - جواهر الكلام 207/5؛ 18 - مجمع
الفائدة و البرهان 83/1 و 99؛ 19، 20 و 21 - مجمع الفائدة و البرهان 110/2، 182 و
190/3-187؛ 22 - كفاية الاصول 423/2؛ 23 - جواهر الكلام 401/21؛ 24 - مجمع الفائدة
و البرهان 517/7 و 518؛ 25 - مجمع الفائدة و البرهان 10/12؛ 26 - مجمع الفائدة و
البرهان 160/8؛ 27، 28 و 29 - مجمع الفائدة و البرهان 18/12، 19 و 24؛ 30 - مجمع
الفائدة و البرهان 542/7؛ 31 - مجمع الفائدة و البرهان 25/13؛ 32 و 33 - مجمع
الفائدة و البرهان 160/8، 11/12 و 157؛ 34، 35 و 36 - مجمع الفائدة و البرهان 4 /
121، 206 و 273؛ 37، 38، 39 و 40 - مجمع الفائدة و البرهان 157/12، 378/8-177، 432
و 477؛ 41 - فقه سياسى 160/8-150.
مقررات ممنوعه جنگى
در جهاد اسلامى اقدام به هر
نوع عمليات جنگى مجاز نبوده و با محدوديتها و ممنوعيت هايى مواجه است كه از بررسى
مجموع آيات، متون روايى و سيره سياسى و نظامى پيامبر اكرم (ص) و على (ع) مىتوان
اصول و مقررات ممنوعه نظامى را به ترتيب زير استخراج كرد: (1) 1. اقدام به جنگ با
انگيزههاى نفسانى، مقاصد دنيوى، به قصد صرفاً خونريزى، كشتار، تخريب، تصاحب قدرت،
ثروت و برترىجويى؛
2. جنگ با نيّات آلوده به
ريا، عجب، فخرفروشى، منّت گذارى، اطفاى خشم،. انتقامجويى و ساير رذايل اخلاقى كه
با روح جهاد و قداست آن منافات دارد؛
3. آغاز به جنگ بدون توجيه
فرماندهان و نيروهاى رزمنده و تبيين اهداف و انگيزهها و خط مشىها و هشدار نسبت
به اعمال ممنوعه و بالاخره امر به رعايت تقوا؛
4. غلول به معناى تصرف و دست
درازى به غنايم جنگى قبل از اقدام به تقسيم آن؛
5. مثله كردن كشته گان به
معناى قطع اعضاى بدن آنها چه قبل از مرگ و چه بعد از مرگ؛
6. كشتن دشمن توأم با شكنجه
مانند آن كه فردى از دشمن به صورت هدف در تيراندازى مورد استفاده قرار گيرد و يا
در يك جا حبس شود تا به تدريج جان بسپارد؛
7. نقض عهد و امان به معناى
زير پا گذاردن تعهدات ناشى از قراردادها در عمليات جنگى؛
8. كشتن پيرمردان و پيرزنانى
كه نقشى در جنگ ندارند؛