بن كلاب، هاشم، عبد مناف،
عبدالمطلب، ابو طالب، آمنه، خديجه و جمعى از خاندان پيامبر (ص) و صحابه در اين
محل، داراى بارگاه و نام و نشان بوده كه اكنون به گورستان متروكه اى مبدل شده است.
خانه خديجه اين بانوى بزرگ
اسلام نخستين بارقههاى وحى را به خود ديده و اقامتگاه پيامبر (ص) در دشوارترين
شرايط زندگيش و در آغاز وحى بوده است.
خانهاى كه پس از انجام مراسم
عقد ازدواج پيامبر (ص) و خديجه، با تعبير شيواى وصفناپذير خديجه كه گفت: «الى
بيتك يا محمد (ص)» خانه آرامشبخش پيامبر (ص) شد. خانهاى كه سه فرزند پيامبر (ص)
در آن تولد يافت، چه خانه با بركت و با فضيلتى، اما خزان اين خانه با تمامى شكوه و
عظمتش با سلطه آل سعود پايان پذيرفت و ابتدا تخريب و سپس روى اين كاشانه ملكوتى
مدرسه اطفال بنا كردند، البته ديرى نپاييد همين مدرسه نيز به كعبه آمال عاشقان
مبدل گشت و امروز ميدان ترمينال اتوبوسهاى ساخت غرب جاى آن همه شكوه و عظمت را
گرفته است. (6)
منابع
1 - شعارء الغرام باخبار
البلد الحرام 119/1؛ 2 - مروجالذهب 66/3؛ 3 - تاريخ و آثار اسلامى مكه مكرمه و
مدينه منوره / 71؛ 4 - تذكرة الخواص / 10؛ 5 - فقه سياسى 150/5-142؛ 6 - همان
147/3-146.
مكب بر دنيا
مكب يعنى كسيكه از شدت علاقه،
خود را به روى چيزى كه بدان عشق مىورزد، مىافكند.
در انتخاب مرجع تقليد شرط شده
كه «مكب بر دنيا» نباشد. در نصوص اسلامى حتى گرايشهاى دنيوى عامل عدم صلاحيت
افراد براى تصدى امور عمومى به ويژه اقتدار حكومتى شناختهشده است. «مكب بر دنيا»
در روايات به عنوان صفات زاهدان و عارفان و فقها آمده و امام خمينى (ره) آن را از
شرايط مرجعيت و تقليد دانسته است. (1)
در روايتى به نقل از حضرت
عيسى جنين آمده است: «دنيا نوعى بيمارى است و عالم طبيب دين است.
هرگاه ديديد كه طبيب خود،
بيمارى و درد را به جان مىپذيرد، او را نپذيريد، بدانيد او نسبت به ديگران نيز
خيرخواه نمىتواند باشد». (2 و 3)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منابع
1 - تحرير الوسيله 5/1؛ 2 -
وسائل الشيعه 12/14؛ 3 - فقه سياسى 262/10.
مكتب جامع
يكى از ويژگىهاى اساسى و
بنيادين دين اسلام جامعيت و شامليت آن است كه به علت داشتن چنين ويژگى به عنوان
مكتب جامع شناخته مىشود. اسلام به عقيده همه مسلمانان و به گمان همه كسانى كه به
تحقيق و بررسى اين آيين پرداختهاند يك مكتب جامع است و در بيان اصول زندگى هيچ
امر لازمى را فروگذار نكرده(وَ لا رَطْبٍ وَ لا
يابِسٍ إِلاّ فِي كِتابٍ مُبِينٍ)(1) و تكليف
انسان را در تمامى مراحل زندگى مشخص كرده است (2).
اگر در اين آيه از
قرآن:(ما فَرَّطْنا فِي اَلْكِتابِ مِنْ شَيْءٍ)(3)
دقت شود معلوم خواهد شد كه حدود جامعيت اسلام تا كجا پيش مىرود و اسلام مدعى چه
نوع مكتب جامعى براى زندگى است. مسئله جامعيت اسلام از حوزه ترديد و شك خارج است و
به همين دليل است كه مىتواند آيين جهانى و دين جاويدان و جايگزين همه اديان باشد.
اكنون با توجه به اين اصل كه
حكومت امرى اجتنابناپذير در زندگى انسانى است آيا مىتوان