طولانى سلسله سلاطين صفوى در
برابر امپراطوران عثمانى، ريشه در هويت ايرانى نداشته و نشانى از ناسيوناليزم
ايرانى ندارد.
پس از تحولات ايدئولوژيك در
مرام و مسلك صفويه و اتخاذ روش فقهى به جاى راه و رسم صوفيانه كه توسط فقهاى عراق
و جبل عامل انجام شد، انديشه غالب بر اقتدار صفويه در حقيقت تشيع با دو عنصر تولى
و تبرى بود كه در رقابت و نبرد بين صفويه و عثمانىها عامل تعيينكننده محسوب مىشد.
منبع
فقه سياسى 111/10.
ناسيوناليزم ايرانى (و حركت جبهه
ملى)
اين واقعيت را نميتوان انكار
كرد كه زيربناى انديشه سياسى جبهه ملى كه در قالب يك تشكل و حزب سياسى در تاريخ
سياسى معاصر ايران رخ نمود، برخى از اصول پذيرفتهشده در انديشه ناسيوناليزم به
مفهوم جديد غربى است.
بسيارى از اعضاى جبهه ملى
ايران مسلمان و علاقه مند به اسلام بودند، اما با ديد لاييك به مسائل ايران مىنگريستند
و معضلات و راهحلها را در چارچوب ملى و هويت ايرانى تجزيه و تحليل مىكردند و از
هويت اسلامى و انگيزههاى مسئوليت آور آن به عنوان عناصر اصلى حركت و مردمى كردن
نهضت استفاده نمىكردند.
جبهه ملى ايران مانند همه
جنبشهاى ملىگرايانه اى كه از اعتقادات عميق دينى و احساسات و عواطف پيچيده مذهبى
جامه خود غفلت مىورزند، دچار اين اشتباه تاريخى شد و با ناديده گرفتن حقايق عينى
جامعه مذهبى خود در اندك مدتى دچار شكست و ناكامى شد و حداقل از خود، احساس مثبت و
مردمى در سطح تودهى جامعه به جاى نگذاشت.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منبع
فقه سياسى 115/10-114.
ناسيوناليزم ايرانى (و سلطنتطلبان)
رژيم پهلوى به دليل ناكام
ماندن در استفاده از احساسات مذهبى و بحران مشروعيت دينى كه سخت با آن دست به
گريبان شده بود، به تقليد از رهبرى تركيه جديد، عواطف تند ميهن پرستانه و احساسات
ناسيوناليستى را به عنوان عامل مشروعيت مطرح كرد.
به سلطنت رسيدن رضاخان و
تاجگذارى وى و انتخاب نام پهلوى و تجليل و ترويج فرهنگ شاهنشاهى قبل از اسلام
ايران و تبليغات وسيع نسبت به تاريخ تمدن و فرهنگ ايران باستان و بسيارى از فعاليتهاى
سياسى، فرهنگى و ادبى كه رژيم در راستاى احياى ناسيوناليزم ايرانى مشوق آنها بود،
همه و همه، حكايت از پيدايش انديشه جديد در جامعه ايران پس از كودتاى سال (1299)
داشت.
موج ناسيوناليزم ايرانى توسط
روزنامهنگاران، شعرا، ادبا، مورخان خودى و بيگانه، چنان فراگير شد كه شعور ملى،
زير بمباران تبليغات وسيع رژيم پهلوى به شعار عاميانه ناسيوناليزم دولتى (خدا،
شاه، ميهن)، تن داد و قشرهايى از مردم تا مدتى با آن همساز شدند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منبع
فقه سياسى 115/10.
ناسيوناليزم ايرانى (و قيام
مشروطه)
برخى از تحليلگران تاريخ
سياسى در سده اخير ايران، از جنبش مشروطيت ايران به عنوان حركتى ميهن پرستانه و ناسيوناليستى
ياد مىكنند كه در برابر سلطه خارجى به منظور بازگشت به هويت ايرانى و