responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 2  صفحه : 678

ب - از آغاز فتوحات اسلامى عربى تا پايان عصر عباسى؛

ج - دوران حكومت عثمانى و سلطه ناسيوناليزم ترك بر ملت‌هاى عرب؛

د - دوران پس از فروپاشى امپراطورى عثمانى و آغاز نهضت جديد بازگشت به هويت عربى و پان عربيزم.

اوج تفكر ناسيوناليزم عرب را بايد در پيروزى كودتاى 1952 در مصر و در جريان داعيه رهبرى جهان عرب توسط جمال عبد الناصر جست‌وجو كرد كه سرانجام در سال (1967) به وحدت مصر و سوريه و سپس به الحاق عراق به جمهورى متحده عربى انجاميد.

بسيارى معتقدند كه بنيانگذار اوليه ناسيوناليزم عرب، بنى اميه و پيشتاز آنان، ابو سفيان و معاويه هستند كه در دوران خلافت خليفه سوم با استفاده از شرايط حاكم و انتساب خليفه به بنى اميه، به استقرار نظام مبتنى بر ناسيوناليزم همت گماردند.

بى‌گمان جنبش ناسيوناليزم عرب در استقلال مصر و ديگر كشورهاى اسلامى عربى، نقش بسيار مؤثرى ايفا كرد و صبغه اسلامى آن در بسيج توده‌هاى استعمار شده عرب مسلمان تأثير بسيارى داشت، اما افراط در اين انديشه موجب شد كه به تدريج هويت عربى جايگزين هويت اسلامى شد و به جاى آنكه هويت عربى از صبغه اسلامى اعتبار كسب كند، در انديشه متفكران عرب ناسيوناليست عربى به عنوان اصل و اسلام به عنوان اثر و فرع فرهنگى آن مطرح شد و ناسيوناليست هاى مسلمانى چون عبدالرحمن البزاز (ف. 1972) با وجود اعتراف به فراگير و جهانى بودن اسلام بر اين اصل پا مى‌فشردند كه عروبت حق بزرگى بر اسلام دارد و اسلام در نهايت يك پديده فرهنگى ناسيوناليزم عرب مى‌باشد و گاه از اين حق تحت عنوان حق شفعه ياد مى‌كردند. (1)

در برخورد با انديشه سياسى ناسيوناليزم عرب گروه سومى در حوزه اسلام و عرب ديده مى‌شود كه سخت به تعارض ماهوى اين دو اصرار مى‌ورزند. صرف‌نظر از متفكران مسلمان غير عرب كه بيشتر با ناسيوناليزم عربى به دو دليل سر ناسازگارى داشته‌اند. نخست به دليل نژادستيزى اسلام كه اسلام را نه‌تنها مبرا از نژادپرستى و منادى مساوات در عنصر بشرى مى‌دانند، بلكه به خصلت عصبيت زدايى و نژادستيزى تأكيد مى‌ورزند. دوم به جهت جهان شمولى است و طبيعت فراملى آن كه اسلام را آيينى از جانب خداوند دانسته و آن را دعوتى براى همه عالميان شمرده‌اند. اصولا بسيارى از انديشمندان مسلمان عرب نيز با ناسيوناليزم سرستيز داشته و از آن به عنوان يك انديشه نژادپرستانه و الحادى ياد كرده‌اند.

اينان ناسيوناليزم را يك پديده احساسى و عاطفى ناشى از تعارض غير منطقى ملل اروپايى مى‌دانند كه در جريان استعمار براى ايجاد تفرقه بين ملل مسلمان مورد بهره‌بردارى سياسى قرار گرفته و از آن به عنوان مانع بزرگ وحدت اسلامى كه بالقوه مى‌تواند عامل شكل‌گيرى بزرگترين قدرت در نظام بين‌المللى شود استفاده شده است.

انديشه مخالفان ناسيوناليزم عرب در ارجحيت بر قوميت عربى خلاصه نميشد و نقش سياسى اسلام در ايجاد وحدت و سامان سياسى عرب نيز نميتوانست بيانگر آن باشد، بلكه فصل مميز اين انديشه در وحدت ملت‌هاى مسلمان به جاى وحدت امت عرب متجلى مى‌شد.

براساس اين ديدگاه صرف‌نظر از اصول و مبانى ايدئولوژيك اسلام كه با انديشه ناسيوناليزم در تضاد است، اصولا نخستين جامعه شكل گرفته در مدينه توسط پيامبر اسلام (ص) قبل از آنكه عربى باشد، فرا مليتى و يك جامعه مدنى با زيربناى اسلامى بود و در

نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 2  صفحه : 678
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست