responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 2  صفحه : 68

دولت مدرن

دولت مدرن يكى از دستاوردهاى مهم مدرنيته است كه در سايۀ جدايى نهاد دولت از نهاد دين و زايش نظام سرمايه‌دارى ايجاد شده است. دولت مدرن در انديشۀ جديد سياسى، خود ميراث مدرنيته است كه از نظر فلسفۀ سياسى بر سه اصل استوار خواهد بود:

1. دنياگرايى يا سكولاريزم كه اهداف صرفا دنيايى را مدنظر دارد؛

2. فردگرايى كه انديشه را برروى فرد متمركز مى‌كند؛

3. عقل‌گرايى يا خردگرايى (رشناليزم) كه عقلانيت را در انتخاب ابزار به كار مى‌گيرد.

با توجه به اين عناصر، دولت مدرن به طور كامل با دولت دينى، حالت تضاد پيدا مى‌كند، اما نقطۀ اصلى اين تضاد، محورهاى اول و دوم است.

در مورد عقل‌گرايى مى‌توان گفت كه در حوزۀ دولت دينى نيز نوعى عقل‌گرايى و عقل محورى وجود دارد و اصالت تعقل به عنوان يك عنصر اصلى در دولت دينى پذيرفته‌شده است.

اما در مورد دنياگرايى گرچه در دولت دينى نيز دنياگرايى وجود دارد و بخش عظيمى از اهداف دولت را دنياگرايى تشكيل مى‌دهد كه در يك منظومه به هم پيوسته‌اى كه به مجموع آن عدالت اجتماعى گفته مى‌شود، متجلى خواهد شد ولى اين دنياگرايى حالت انحصارى ندارد و با دنياگرايى انحصارى در دولت مدرن متفاوت است. دنياگرايى در فهم دينى رابطۀ بسيار عميق و پيچيده‌اى با آخرت و آرمان گرايى دارد كه در همۀ تعاليم اسلام مى‌توان اين رابطه پيچيده را مشاهده كرد.

دنياگرايى در دولت دينى همواره همراه با خداگرايى و فضيلت گرايى و به طور كلى آرمان‌گرايى است كه در نظريۀ جمع بين دنيا و آخرت آشكار مى‌شود.

همچنين در دولت دينى فردگرايى به نحوى مطرح است، اما نه به صورت انحصارى، بلكه توأم با جمع گرايى و رابطه پيچيده اين دو، به طورى كه تفكيك آن دو در جزء احكام و بينش اسلام امكان‌پذير نيست.

بى شك در به وجود آمدن وضعيت كنونى غرب كه زمينه‌ساز تولد دولت مدرن شد، سلسله علل و عوامل متعدد و مختلفى دست‌اندركار بوده كه بسيارى از آنها غير اختيارى و بخش قابل توجهى از آنها غيرقابل پيش بينى و در نهايت همراه با شعور و خود آگاهى نبوده است. در حالى‌كه در يك جامعه دينى كه براساس انقلابى نوين و خردمندانه پايه‌هاى دولت دينى بنا مى‌شود، حركت و تحول، به طور كامل آگاهانه و پيامدهاى آن قبلا ديده شده و حتى احيانا پيشگيرى شده است.

نمونه‌اى از اين نوع تحول آگاهانه را در انقلاب اسلامى ايران و مقاومت خستگى‌ناپذير مردم مسلمان ايران در دفاع از ايدئولوژى و نظام و ارزش‌هاى اصولى خود مى توان ديد، كه باوجود همۀ توطئه‌هاى شكننده داخلى و خارجى، همچنان خردمندانه استوار مانده‌اند.

دولت مدرن به مفهومى كه امروز ارائه مى‌شود در حقيقت پس از عبور از يك مسير طولانى و پر حادثه و تغيير شكل‌هاى متعدد به صورت فعلى سر برآورده است. در اين مسير تاريخى دولت‌هاى مطلقه‌اى به وجود آمده كه فرد را قربانى توسن مراد كرده و دولت‌هاى ليبرالى ظاهر شده كه مساوات را فداى سرمايه‌دارى كرده و نيز دولت‌هاى ديگرى در قالب‌هاى متفاوتى كه هركدام به نوبۀ خود در بسترى از زمان متولد و نابود شده‌اند و در نهايت اين خط سير طولانى شاهد تعريفى از دولت مدرن هستيم كه تطبيق آن با دولت‌هاى پيشرفته كنونى نيز دشوار است و در واقع مفهوم جديدى از دولت آرمانى است كه حداقل به يك تحول آگاهانه نياز دارد و شايد شاخص منطقى و قابل تمايزى كه در دولت مدرن

نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 2  صفحه : 68
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست