responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 2  صفحه : 696

و غفلت از اين معيار اسلامى در گزينش مديران موجب خسارت‌هاى جبران ناپذير خواهد بود؛

3. عدم برنامه‌ريزى:

على (ع) فرمود: «قف عند كل امر لتعرف مدخله من مخرجه» (1) در هر كارى نخست درنگ كن و فكر كن و و رود و خروج و برنامه كار را بشناس آنگاه عمل را آغاز كن. بى برنامگى مديريت را از صلاحيت خارج مى‌كند و سازمان را تباه و نيروها و امكانات را نابود مى‌سازد؛

4 - يكسونگرى:

يكسو نگرى مدير را از وسعت نظر باز مى‌دارد و او را در تصميم گيرى و عمل دچار اشتباه مى‌كند. على (ع) فرمود: «من جهل وجوه الاراء اعتيد الحيل» (2)؛

5 - سستى اراده:

سستى اراده موجب تأخير و سهل‌انگارى در انجام وظايف مى‌شود و سرانجام به تضييع حقوق مى‌انجامد؛

6 - خود محورى:

خودمحورى نوعى استكبار درونى است كه آثار شوم آن در عملكرد سازمانى به مثابه استكبار در عمل سياسى و اقتصادى جامعه است. اصولا خودمحورى به تباهى مى‌انجامد. «لا راى لمن انفرد برايه» (3)؛

7 - خشونت:

آفت خشونت خنثى كننده نقش مديريت است؛

8 - دخالت مستقيم در كارها:

اين عمل اعتماد نيروها را از ميان مى‌برد و ميزان كارايى آنها را كاهش مى‌دهد؛

9 - استتار و حاجت گرفتن:

جدايى مديريت از ارباب حاجت و استتار نسبت به نيروهاى سازمان تحت مديريتى، مدير را از واقعيتها دور مى‌سازد و ارتباطات سازمان را مختل مى‌كند و نظارت وى را ضعيف مى‌كند «واجعل لذوى الحاجات منك قسما تفرغ لهم فيه شخصك وتجلس لهم مجلسا عاما»؛ (4)

10. ناسپاسى:

ناسپاسى و كفور بودن خصلت نكوهيده براى هر انسان است ولى در مديريت مى‌تواند در حد يك افت زيان‌بخش مورد توجه قرارگيرد(إِنَّ اَلْإِنْسانَ لَكَفُورٌ)؛ (5)

11. تكبر و طغيانگرى:

هر انسانى ممكن است به تكبر و طغيانگرى دچار گردد (انهلَيَطْغى‌أَنْ رَآهُ اِسْتَغْنى‌)(6) ولى خطر وقتى صدچندان مى‌شود كه اين آفت به مديريت سرايت كند؛

12. شتابزدگى:

قرآن انسان را بالطبع، عجول و شتاب‌زده معرفى كرده است(وَ كانَ اَلْإِنْسانُ عَجُولاً)(7) ولى به عنوان يك خصلت نكوهيده و خطرناك در مديريت خطر شتابزدگى بيش از ميزان خطرى است كه انسان در كارهاى فردى و عادى خود با شتابزدگى به استقبال آن مى‌شتابد؛

13. لجاجت و خشك سرى:

منطقى بودن و هيچ سخنى را بدون دليل نپذيرفتن و در برابر باطل ايستادن، غير از لجاجت و خشك سرى است. اين خصلت در انسان موجب تباهى نظام ادارى هم هست. مدير شايسته بايد با حسن نيت و اعتماد به منطق و استدلال و احترام به آراى ديگران اين خصلت را در خود بميراند، زيرا كه(وَ كانَ اَلْإِنْسانُ أَكْثَرَ شَيْ‌ءٍ جَدَلاً)(8)؛

14. فخر فروشى و امتيازطلبى:

از خود راضى بودن و به ديگران فخر فروختن و خود را از ديگران ممتاز شمردن، آفتى است كه مى‌تواند تمامى تلاش‌هاى يك مدير كاردان و لايق را خنثى و موفقيت او را ناچيز گرداند. انسان اگر به حال خود رها شود دچار اين آفت نكبت‌بار مى‌شود(إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ)(9) تواضع در مديران مى‌تواند در متوقف كردن رشد اين خصلت منفى در درون آدمى و ريشه‌كن كردن آن مؤثر باشد؛

نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 2  صفحه : 696
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست