و خواسته تكتك آحاد جامعه
است كه گاه در شكلگيرى افكار همگانى، آراى همگانى، علايق همگانى، اراده همگانى،
مصلحت همگانى، تمايلات و خواستههاى همگانى هم ظهور مىكند.
منبع
فقه سياسى 128/9.
نظريه انقلاب اسلامى امام خمينى
(ره)← امام خمينى (ره)
نظريه پذيرش دموكراسى
صرفنظر از چالشهاى برخى از
متفكران مسلمان در اواخر سده نوزدهم در زمينه برخى از اصول دموكراسى، اصولا و رود
انديشه دموكراسى به حوزه انديشه سياسى در جهان اسلام از اوايل سده بيستم آغاز مىشود
و شايد بتوان سال (1920) را به عنوان بهار آشنايى متفكران مسلمان با دموكراسى ياد
كرد كه يكباره درهاى شرق اسلامى به روى دوره طلايى غرب گشوده شد و در اين رويارويى
نابرابر جمعى از متفكران جهان اسلام به موج جديد پيوستند و غرب را مترقى و خود را
عقبمانده ديدند و راه پيوستن به كاروان تمدن را در پيروى از غرب در راه و رسم
دموكراسى يافتند.
بى شك نفوذ انديشه سياسى غرب
در قالب دموكراسى در جهان اسلام و گرويدن متفكرانى چون طنطاوى (پيشتاز فرهنگ مآبى
در مصر) و احمد شوقى در كتاب الحرية السياسية فى الاسلام و محمود عقاد در كتاب
الديمقراطيه فى الاسلام و احمد لطفى، سلامه موسى، طه حسين، على عبد الرزاق، سر
احمدخان، مصطفى كمال و نيز غربگرايى در سرزمينهاى غير عربى و به دور از قلمروى
عثمانى مانند ايران، پاكستان و اندونزى، نتيجه فعل و انفعال يك سلسله علل و عواملى
بوده كه آگاهانه و يا نا آگاهانه اينان را به سوى الگوگيرى از غرب در انديشه سياسى
دموكراسى كشانيده است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منبع
فقه سياسى 131/10-129.
نظريه تأمين اجتماعى←
تأمين اجتماعى
نظريه تعديل← قوه تعديل
كننده
نظريه سياسى
مراد از نظريه سياسى(Political Theory)، توضيح نحوه عمل يا عملكرد حكومتها نيست،
بلكه تفكّر منتظم درباره غرض و غايت حكومت است. نظريه سياسى مؤكدا غير تحليل
زبانى، و در واقع صورتى از فلسفه عملى است. اين فلسفه از آن رو عملى است كه با
حكومت مربوط است. ميان نظريه سياسى و فلسفه سياسى تمايزى وجود ندارد و اغلب آن را
هم معنا مىدانند. (1) ولى مى توان به دو تفاوت عمده ميان نظريه سياسى و فلسفه
سياسى اشاره كرد: نخست اينكه، فيلسوفان سياسى قبل از دست زدن به تشريح نتايج و
تأثيرات ديدگاه خود بر زندگى سياسى، مفاهيم خاصى از طبيعت انسانى ارائه داده و از
آن دفاع كردهاند؛ ولى نظريه سياسى ممكن است كمتر بلندپروازانه باشد و به تشريح
اين نكته بپردازد كه در صورت ارائه فرضياتى درباره طبيعت انسانى، چه در پى خواهد
آمد. و دوم آنكه، از آنجا كه نظريه سياسى التقاطى است، بر آثار نه تنها فيلسوفان
بلكه وكلا و محققان علوم اجتماعى و علوم سياسى هم تكيه مىكند.
بلند پروازى هاى نظريه سياسى،
تبيين قلمروى سياسى، و تشريح مشكل عمده در عمل سياسى و روشن كردن ارزشهايى است كه
انگيزه اقدام سياسى هستند يا تحت تأثير آن قرار مىگيرند. (2)