امام معصوم (ع) و يا ولى امر
مسلمين است كه فرامين وى به عنوان احكام حكومتى لازم الاجراء است. (6)
منابع
1 - توبه / 122؛ 2 - همان /
41؛ 3 - همان / 122، 4 - همان / 39؛ 5 - فتح القدير 278/4، المغنى 346/8، جواهر
الكلام 14/21 به بعد و جامع المقاصد 368/3؛ 6 - فقه سياسى 83/6-82.
نفى اكراه
توسل به زور و قهر و غلبه در
تحميل خواسته فرد يا گروه به ديگران، از قديمترين وسايل نا معقول براى رسيدن به
اهداف و خواستهها بهطور غير قانونى است كه همواره همدوش با قانون، اما بطور
معارض و متجاوز به حريم آن در تاريخ زندگى بشر مشاهده شده است.
زندگى براساس اراده آزاد، حقى
است عمومى و اكراه، دشمن دايمى اين شيوه معقول و شرافتمندانه زندگى است. اكراه و
تحميل به هر نوع و با هر وسيلهاى كه باشد، اراده افراد را خدشهدار و به درون
انديشه و تصميمگيرى انسان رخنه كرده و شالوده محاسبات مبتنى بر سلسلهمراتب تعقل،
اراده و تصميمگيرى و عمل را متزلزل و اين حق عمومى را مختل مىكند.
قاعده نفى اكراه از اين نقطهنظر
به حقوق عمومى ارتباط دارد كه يكى از موانع بزرگ حق عمومى در آزادى اراده و تصميمگيرى
را برطرف و با خنثى و بىاثر كردن اعمال صادره از روى اكراه به احياى حق عمومى در
تصميمگيرى و عمل آزادانه كمك مىكند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منبع
فقه سياسى 686/7.
نفى تجاوز← اصل عدم توسل
به زور
نفى تحميل
يكى از اصول حاكم بر نظام
ادارى، نفى تحميل و اكراه است. تحميل باكرامت و ارزش والاى انسان و آزادى و اختيار
او منافات دارد(لا إِكْراهَ فِي اَلدِّينِ).
(1)
اين اصل يكى از اركان نظام
حقوقى و ادارى اسلامى است: «انى لا احب ان اجبر حدا بما يكرهمه». (2)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منبع
1 - بقره / 256؛ 2 - فقه
سياسى 493/7.
نفى تولّى
يكى از روشهاى برخورد با
دشمن، نفى تولى است.
در آيات متعدد قرآن، مسلمانان
از دوستى با دشمنان خدا و اسلام منع شدهاند:(يا
أَيُّهَا اَلَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا اَلْيَهُودَ وَ اَلنَّصارى أَوْلِياءَ
بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ). حتى در آيه:(وَ
مَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ).
(1) بهطور تهديدآميزى كسانى كه دشمنان خدا و پيامبر اسلام (ص) را دوست مىدارند،
از جمله دشمنان به شمار آمدهاند. منظور از «تولى» نفى آميختگى در زندگى اجتماعى
است به طورى كه منجر به تهى شدن از هويت اسلامى و ذوب شدن در فرهنگ بيگانه شود و
يا تأكيد بر حفظ هويت اسلامى و پايبندى به اختلافها و تمايزهاى اصولى كه آنها را
از بيگانگان جدا مىكند.
اين تفسير از «نفى تولى» هم منطقى
و هم قابلقبول مىباشد. زيرا امتياز مسلمان از ديدگاه قرآن، وابسته به هويت
اسلامى او و استقلال در برابر فرهنگ بيگانه است.
از دست دادن اين خصوصيت به
معناى همرنگى و همسوئى با بيگانه است؛ قرآن خود به نوعى به اين تفسير اشاره دارد،
آنجا كه مىگويد:(يا أَيُّهَا اَلَّذِينَ آمَنُوا