دادگاههاى جنايتكاران جنگى،
موجب شد كه به تدريج حربه حقوق بشر كند و كندتر شود و نظريه جهانىشدن با انديشه
تك قطبى كردن جهان، فاقد ابزارهاى كارآمد براى ادامه راه باشد. پس به فكر حربه
ديگرى افتادند و تحت لواى مبارزه با تروريسم در مورد استمرار سياستهاى استكبارى و
استعمارى خود برآمدند و زير پوشش مبارزه با تروريسم به تحميل فشارهاى بين المللى
به كشورهاى استقلال طلب مىپردازند.
منبع
فقه سياسى 375/10.
نقيب← عريف
نقض ذمه← فسخ قرارداد ذمه
نمايندگى
نمايندگى، مبيّن اصل شخصيت
حقوقى براى شخص حقيقى يا حقوقى است كه در تمامى امور عمومى مىتواند مصداق داشته
باشد. نمايندگى در حقوق عمومى معادل وكالت در حوزه حقوق خصوصى است كه گاه به صورت
وكالت از شخص حقيقى و گاه در وكالت از شخص حقوقى مانند شركت يا مؤسسه انجام مىشود.
نمايندگى در حقوق عمومى
همواره ملازم با شخصيت حقوقى است كه در حقوق اساسى به شكل نمايندگى از طرف مردم در
قوه مقننه و در حقوق ادارى، مديران به سمت نمايندگى از اداره و دولت و در حقوق
مالى، اشخاص در سازمانهاى مالى به نمايندگى از سازمان و دولت و همچنين در حقوق
بينالملل، دولتها به نمايندگى از ملتها نقشهاى مختلفى را ايفا مىكنند.
مفهوم و ماهيت نمايندگى كه
نشاندهنده مشروعيت آن است، به دو صورت تصوير مىشود:
الف - وكالت و نيابت از طرف
ملت در تصميمگيرى و قانونگذارى: براساس اين عقيده، آيا اين نوع رابطه بين ملت و
نماينده در جهت ابراز وجدان انتخابكنندگان و رأى و نظرات آنهاست؟ يا براى ارائه
تفكر عمومى جامعه و دادن رأى به مقتضاى افكار عمومى و وجدان جامعه است؟ و يا
اصولا اين رابطه به گونهاى است كه به نماينده اختيار مىدهد كه وجدان و تفكر شخصى
خود را در زمينه مسائل جامعه ابراز بدارد؟ بديهى است مبناى ديد و نظر و رأى
نماينده، مصالح عمومى و منافع همه يا اكثريت ممكن ملت است، ولى آيا نمايندگان در
تشخيص آن بايد تنها نقطهنظرهاى منتخبان خود را ابراز كنند يا وجدان عمومى جامعه و
يا رأى شخصى خود را؛ بسيارى معتقدند عدم امكان تماس مداوم با آحاد منتخبان و ملت و
نيز غير قابل پيش بينى بودن آراى منتخبين و آحاد ملت، برخلاف ديدگاه شخص نماينده
كه قابل پيش بينى در جريان انتخابات است، و احترام به شخصيت نماينده كه او را به
يك وسيله فاقد اختيار و فكر تنزل ندهيم، ايجاب مىكند كه ملاك در نيابت وكالت
نماينده را، ابراز رأى شخصى خود مبنى بر تشخيص مصالح جامعه و منافع عمومى ملت
بدانيم؛
ب - بيعت و نوعى تعهد و
التزام به اجراى تصميمات نماينده و اطاعت عملى از آراى حاصل از توافق نمايندگان.
مدت نمايندگى: كوتاه بودن دوره
نمايندگى كه اغلب دو سال است به مردم فرصت مىدهد كه نمايندگان خود را بهتر
بيازمايند و رابطه فى مابين از قوت بيشترى برخوردار باشد و همچنين مانع از آن مىشود
كه نماينده به انحراف يا به سوءاستفاده از قدرت و موقعيت خود