منادى برادرى و برابرى در
ميان همه اقوام و ملل مسلمان بود و علت شهرت آنان به شعوبيه استدلال آنان به آيه
شريفه:(إِنّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناكُمْ
شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اَللّهِ أَتْقاكُمْ):
(1).
اما بتدريج تحولى در انديشه
شعوبيه به وجود آمد و آنان را به تندروى در حمايت غير عرب كشانيد و موجب شد در
برابر مفاخرت عرب بر نژاد خويش، آنان بر تفضيل عجم بر عرب پا بفشارند. (2)
منابع
1 - حجرات / 13؛ 2 - فقه
سياسى 104/10-103
[«و»]
واجبات كفايى
واجبات كفايى، آن واجباتى
هستند كه هرگاه عدهاى بر آن اقدام كنند، تكليف از بقيه ساقط مىشود. اما اگر هيچكس
بر آن اقدام نكند، همگى داراى مسئوليت شرعى مىشوند و مورد بازخواست الهى قرار مىگيرند.
واجبات كفايى اغلب در رابطه
با مصالح عمومى و اجتماعى بوده و با بيشتر معيارهايى كه در تعريف حقوق عمومى گفته
مىشود، سازگارند؛ به ويژه واجباتى چون امر به معروف و نهى از منكر، جهاد، دعوت به
اسلام، دعوت به خير، نصح پيشوايان و رهبران، رسيدگى به حوائج مردم (تأمين اجتماعى)
مسئوليت همگانى، تعليم و تربيت و بهداشت و درمان.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منبع
فقه سياسى 28/7.
وجه الاماره← خمس
وحدت
اصل وحدت به عنوان يك قاعده
آمره و حاكم بر ساير خط مشىها و اصول منظور شده، و ناگزير در همه موارد سياستگذارىها
و تصميمگيرىهاى اجرايى رعايت شده و مانع از هرگونه اختلاف و مخاصمه مىشود.
«وحدت» به معناى تحقق وحدت
اسلامى در مجموعه كلى امت اسلام و به صورت كلان، در سرتاسر جهان است، (1) به گونهاى
كه در نهايت، نويد تشكل امت واحد اسلامى به گوش رسد.(وَ
إِنَّ هذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ أَنَا رَبُّكُمْ فَاتَّقُونِ).
با دقت در اين مفهوم، روشن مىشود
كه وحدت امت اسلامى قابل تجزيه و تحليل به مفاهيم ديگرى هم هست:
ابتدا، تحقق وحدت امت، نشان
از يك آرمان واحد و مطلوب دينى دارد؛ يعنى «امت واحد اسلامى»؛
دوم، وحدت امت اسلامى، هدف و
آرمانى نهايى براى وضعيت موجود و كنونى مسلمانان است. بد. ن ترديد تحقق وحدت بدون
نظر به شرايط كنونى ملتهاى مسلمان ممكن نيست؛ زيرا امت اسلامى، همان مجموعه جوامع
اسلامى با حفظ خصوصيت ويژه وحدت اسلامى است؛
سوم، از مفهوم «وحدت امت
اسلامى» مىتوان مفهوم ديگرى هم اخذ كرد و آن واژه «وحدت اسلامى» است.
چنانكه وحدت امت را به عنوان
حلقه وصل و محور زيربنايى امت واحده جهانى (در قلمروى حكومت الهى جهانى) در نظر
آوريم، محتاج راهحلها و راه بردهايى براى تغيير وضعيت موجود به سمت كمال مطلوب
(وحدت امت) هستيم و اين جز همان «وحدت اسلامى» نخواهد بود. وحدت اسلامى نيز بهكارگيرى
ابزار تحقق امت واحد به عنوان يك آرمان نهايى، در سطح جوامع اسلامى و جهان اسلام
خواهد بود:(وَ اِعْتَصِمُوا بِاللّهِ هُوَ مَوْلاكُمْ فَنِعْمَ
اَلْمَوْلى وَ نِعْمَ اَلنَّصِيرُ). (2)