5.(إِنَّ
اَلَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَ كانُوا شِيَعاً لَسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ).
(آنانيكه در دينشان به پراكندگى و اختلاف مىگرايند و به ايجاد دو دستگى و تفرقه
مىگروند، تو از آنها نيستى و ارتباطى با كار انها ندارى)؛
6.(وَ
لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ رِيحُكُمْ).
(6) (با يكديگر منازعه نكنيد كه شيرازه اجتماعتان از هم گسيخته شود و آبرو و حيثيت
و شخصيت اجتماعيتان به باد رود). (7)
وحدت و يكپارچگى از مسائل
اصولى اسلام و از معيارهاى اصيل قرآنى است. قرآن نهتنها دعوت به وحدت و اتحاد
كرده:(وَ اِعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اَللّهِ جَمِيعاً)،
و از تفرقه و تجزيه طلبى نهى كرده:(وَ لا
تَفَرَّقُوا)، اصولا كار تفرقه طلبان و نفاق افكنان را
كه با گروه گرايى و خيره سرى مردم را به دستهها و جمعيتهاى جداى از هم تقسيم مىكنند
و آنها را در برابر همديگر قرار مىدهند از ويژگىهاى فرعونى و طاغوتى
شمرده:(وَ جَعَلَ أَهْلَها شِيَعاً)(1)
و شيوه پيامبر اسلام را از آن مبرا و به دور معرفى كرده است(إِنَّ
اَلَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَ كانُوا شِيَعاً لَسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ)(2).
بر اساس انديشه اسلامى، امت
تشكيل شده از انسانهاى همفكر و همعقيدهاى است كه بر اساس عقيده و آرمان مشترك،
سازمان سياسى و نظام مشتركى را پذيرفتهاند و اتحاد و يكپارچگى از عناصر تشكيل
دهنده امت و خصلتى تفكيكناپذير از مفهوم امت است:(إِنَّ
هذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ أَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ)(3).
در همين مورد اسلام پا را
فراتر گذارده و به ائتلاف و اتحاد مسلمانان شكل برادرى و مايه عاطفى داده و
همبستگى جامعه اسلامى و يكپارچگى جهان اسلام را به صورتى بديع و نوظهور مطرح كرده
است:(إِنَّمَا اَلْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ)(4).
آيينى كه داعيه رهبرى جهان و
طرح مكتب جامع و كامل جهانى را دارد، جز اين هم نمىتواند باشد كه(وَ
ما أَرْسَلْناكَ إِلاّ كَافَّةً لِلنّاسِ بَشِيراً وَ نَذِيراً)(5).
اصولا فلسفه بعثت انبياء
برطرف كردن اختلافها و ايجاد وحدت و الفت و همزيستى در ميان انسانها بوده
است:(كانَ اَلنّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اَللّهُ
اَلنَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ اَلْكِتابَ
بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ اَلنّاسِ فِيمَا اِخْتَلَفُوا فِيهِ)(6).
براساس چنين تفكر اصيل توحيدى
هرگز عواملى چون نژاد، زبان، قوميت، مرز جغرافيائى و بالاخره سنتها و فرهنگها
نمىتواند به عنوان وسيله تفرقه و تجزيه و جدائى در ميان امت اسلامى قابلقبول
باشد و بايد براى همه ملل اسلامى مسئله وحدت، آرمانى جوشيده از اعتقاد اسلامى تلقى
شود و هدف راهبردى اتحاد ملل اسلامى از هدفهاى اصيل قرآنى و توحيدى به شمار آيد.
(7)