و آيات قرآن بر آنان امير ساخت.

نمايندگان ثقيف رهسپار بلاد خويش شدند و رسول خدا (ص)، «ابو سفيان بن حرب» و «مغيرة بن شعبه» را براى ويران كردن بتخانه لات همراه آنان فرستاد و يس از خراب كردن بت و بتخانه، اموالى كه متعلق به لات بود، جمع آورى شد و به خواهش «ابو مليح» (فرزند عروه) و به دستور رسول خدا، قروض «عروة بن مسعود ثقفى» و نيز «اسودبن مسعود» پرداخت شد.

24 - وفد عبد القيس: در سال فتح مكه، بيست مرد از مردم بحرين، از جمله: «جارود و منقذبن حيان» نزد رسول خدا (ص) رسيدند و رسول خدا دربارۀ آنان گفت:

«خوش آمدند، «عبد القيس» خوب قبيله‌اى است». (7)

آنان ده روز از طرف رسول خدا پذيرايى شدند و جارود هم كه مرد نصرانى بود، به دعوت رسول خدا اسلام آورد و خوب مسلمانى شد، رسول خدا به آنان جوايزى مرحمت فرمود؛

25 - وفد بكر بن وائل: به همراه اين وفد «بشير بن الخصاصيه»، «عبد اللّه بن مرثد» و «حسان بن هوط» نيز بودند كه بر رسول خدا (ص) وارد شدند مردى از فرزندان حسان گفت:

انا ابن حسان بن حوط و ابى.

رسول بكر كلها الى النبى.

«من فرزند حسان بن حوط هستم و پدر من فرستاده همه مردم بكر است به سوى پيامبر».

«عبد اللّه بن اسود» كه در «يمامه» سكونت داشت، اموال خود را در يمامه فروخت و با همين وفد به مدينه مهاجرت كرد و رسول خدا براى او از خداوند بركت خواست. (8)

26 - وفد تغلب: شانزده نفر مرد تغلبى از مسلمانان و نصرانيانى كه برخود صليب زرين آويخته بودند، بر رسول خدا (ص) وارد شدند، رسول خدا با نصرانيان مصالحه كرد كه بر دين خود باقى بمانند، ولى فرزندان خود را به نصرانيت در نياورند، مسلمانان را هم جوايزى اعطا فرمود؛ (9)

27 - وفد بنى حنيفه: حدود سيزده تا نوزده مرد از بنى حنيفه، بر رسول خدا وارد شدند، سرپرستى اين وفد را «سلمى بن حنظله» عهده‌دار بود، آنان (جز مسيلمة بن حبيب كه به نگهدارى اثاث و شتران گماشته شده بود) در مسجد به حضور رسول خدا (ص) رسيدند و بر او درود فرستادند و اسلام آوردند، چون پس از چند روز تصميم به بازگشت گرفتند، رسول خدا دستور داد، به هر يك پنج اوقيه نقره جايزه دهند و براى «مسيلمة» كه اثاث و شتران را نگهدارى كرده بود، نيز فرمود: او مقامى پايين تر از شما ندارد، پس به او مانند ديگران جايزه مرحمت فرمود، با اين عنايت رسول خدا وجه بر «مسيلمه» اشتباه شد و پنداشت كه رسول خدا او را در پيامبرى شريك خود كرده است، چون به يمامه بازگشتند «مسيلمه» ادعاى پيامبرى كرد و اين واقعه گمراهى بسيارى از مردم را در پى داشت. (10)

28 - وفد طيى: پانزده مرد از قبيله «طيى» براى ديدار رسول خدا (ص) به مدينه آمدند، سرورى اين گروه را «زيدالخيل بن مهلهل» به عهده داشت، رسول خدا اسلام را برايشان عرضه داشت و چون اسلام آوردند به هر يك پنج اوقيه جايزه داد و به زيد الخيل دوازده و نيم اوقيه و او را به فضل ستود «زيد الخير» ناميد و سرزمين‌هاى «فيد» را براى ارتزاق به او واگذار كرد و در اين باره به او نوشته داد، زيد با قوم خود بازگشت و در بين راه به تب مبتلا شد و پس از سه روز درگذشت؛

29 - وفد تجيب: (11) سيزده مرد از مردم تجيب با صدقات واجبه اموال خود نزد رسول خدا (ص) آمدند،