در اختيار موقوف عليه (كسيكه
وقف به نفع اوست) يا موقوف عليهم قرار دهد و عين موقوفه به قبض موقوف عليه يا
موقوف عليهم درآيد.
وقف از جمله عقود لازم است.
بنابراين بعد از انعقاد وقف، واقف نمىتواند از آن برگردد و اختيار هرگونه تصرفى
در عين موقوفه را از دست مىدهد. اين است كه ماده 61 قانون مدنى در عبارتى مفصل
بيان مىكند:
«وقف بعد از وقوع آن به نحو
صحت و حصول قبض لازم است و واقف نمىتواند از آن رجوع كند، يا در آن تغييرى بدهد
يا از موقوف عليهم كسى را خارج كند يا كسى را داخل در موقوف عليهم نمايد يا با
آنها شريك كند، يا اگر در ضمن عقد متولى معين نكرده بعد از آن متولى قرار دهد يا
خود به عنوان توليت دخالت كند.» وقف در اسلام ثواب بسيارى دارد و پس از مرگ، به
عنوان صدقه، پيوسته به شخص وقف كننده مىرسد.
ائمه اطهار عليهم السلام خود
در اجراى سنت وقف پيشقدم بودند؛ امام على عليه السلام چاهها و باغهاى بسيارى را
كه به دست خود احداث فرموده بود، در راه خدا و مسلمانان وقف كرد. برخى از اين چاهها
هنوز در كشور عربستان با عنوان «آبار على» (چاههاى على) شناخته مىشود و مورد
استفاده است.
رفع بسيارى از نيازمندىهاى مستمندان
و گشوده شدن بسيارى از گرههاى اقتصادى، با سنت وقف، عملى است.
وقف، ثروت و مايملك را بسان
چشمهاى هميشه جوشان مىسازد، كه هرگز از فيضان و جوشش باز نمىايستد و براى هميشه
روزگار خير و بركت را بر بستر زمان و اجتماع جارى و صاحب خويش را از بهرههاى عظيم
برخوردار مىكند.
در اينجا يادآورى كلامى
گرانسنگ از ميان سخنان و تأكيدات بسيارى كه پيامبر بزرگ اسلام در زمينه ترغيب و
تشويق مؤمنان به انفاق داشتهاند، مناسب به نظر مىرسد.
پيامبر اكرم مىفرمايند، با
مردن انسان طومار زندگى او پيچيده شده و براى هميشه ارتباط او با دنيا قطع مىگردد،
مگر سه گروه:
- دانشمندى كه اثرى علمى براى
هدايت مردم، از خود به يادگار گذاشته باشد؛
- صدقات و خيرات مستمرى كه
مردم، به آنها سود برند، از كسى باقى مانده باشد؛
- فرزند صالح و نيك كردارى كه
يدر و مادر را به دعاى خير ياد كنند.
حسب تأكيد پيامبر عظيم الشأن
اسلام از همان آغاز، مسلمانان وقف را مورد عمل خود قرار دادند.
در كتب تاريخ و حديث آمده است
اغلب صحابه پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلم از خود موقوفاتى را به يادگار
گذاشتند، تا آنجا كه جابر بن عبدالله انصارى مىگويد: از ياران پيامبر صلى اللّه
عليه و اله وسلم كسى نبود كه توانايى مالى داشته و چيزى را وقف نكرده باشد. امام
على عليه السلام موقوفات بسيارى را از خود به جاى گذاشت، اسامى موقوفات و وقفنامههاى
امام على عليه السلام در مطاوى كتب حديث آمده است، اين وقفنامهها خود همواره يك
منبع الهامبخش، براى مسلمانان در طول تاريخ بوده است.
از مباحثى كه (در باب وقف)
غالب، بلكه جمهور اصحاب و نيز فقهاى ديگر مذاهب اسلامى به آن پرداختهاند، مبحث
ملكيت در وقف است. يعنى اين مسئله كه اولا، آيا وقف تمليك است يا (همانند عتق)
تحرير و فك ملك است؟ و ثانيا به فرض تمليك بودن، تمليك به خداوند است يا تمليك به
موقوف عليه، و يا