را تفسير كرد. نظريه وكالت را
فقها از جمله صاحب جواهر نقل و نقد كردهاند و به تازگى در آثار كلى اهل سنت نيز
ديده مىشود. بر اساس اين نظريه دولت از طريق انتخابات و همه پرسى، بخشى از اعمال
حاكميت را به وكالت از طرف مردم بهطور مشاع بر عهده مىگيرد و مادام كه وكالت از
طرف مردم دارد؛ اعمال حاكميت آن مشروع تلقى مىشود.
صرفنظر از اشكالاتى كه به
لحاظ احكام فقهى مسئله وكالت بويژه نوع مشاع آن قابل طرح است، اصولا اين انديشه را
مىتوان تقرير ديگرى از مبناى مشروعيت دولت بر اساس امر به معروف و نهى از منكر
دانست.
زيرا مفروض در اين مبنا آن
است كه مسئوليت اجتماعى امر به معروف و نهى از منكر بر عهده آحاد ملت استقرار دارد
و آنها مىتوانند فرد يا گروه و يا نظامى را به وكالت از خود، مأمور انجام وظيفه
عمومى امر به معروف و نهى از منكر كنند.
به جز اين تقرير، آحاد مردم
وظيفهاى در قبال بسيارى از امورى كه بر عهده دولت است، ندارند، تا دولت را از طرف
خود وكيل در انجام آن امور كنند و از سوى ديگر وكالت در صورتى مشروع است كه موكل،
شرعا قادر به انجام امور توكيل شده به غير را داشته باشد. بسيارى از مردم صلاحيت
امورى مانند قضاوت، افتا، جمع آورى واجبات مالى و نظاير آنها را ندارند تا به صورت
وكالت به ديگرى واگذار كنند و اگر كسانى هم صلاحيت انجام اينگونه امور مانند قضاوت
را داشته باشند، نميتوانند به ديگرى كه صلاحيت آن را ندارد، به نحو وكالت تفويض
كنند.
منبع
فقه سياسى 184/7.
ولايت
كلمه ولايت به معناى وسيع و
عميق اختيار دارى انسان و جهان، از اصطلاحات قرآنى است:(هُنالِكَ
اَلْوَلايَةُ)(1) و در مفهوم خاص، اختيار فرمان
راندن بر انسان و به اطاعت كشاندن او از خصائصى است كه خداوند به پيامبران و
جانشينان آنان تفويض كرده است.
پيامبر اسلام در حق على (ع)
فرمود:
من كنت مولاه فهذا على مولاه
(2) هركس كه من موولاى اويم على مولاى اوست.
والى داراى مسئوليت سياسى
عالى است و در سلسله مراتب حكومت گاه خود امام و حاكم والى است وگاه مسئولى كه از
طرف امام مسلمانان و يا امت به حكومت منصوب مىشود.
على (ع) از رسول خدا نقل كرده
است:
ايما وال ولى الامر من بعدى
اقيم على حد الصراط و نشرت الملائكه صحيفه فان كان عادلا انجاه الله تعالى بعدله
وان كان جائر انتقض به الصراط حتى تتزايل مفاصله ثم يهود الى النار.
(3)
هر والى كه بعد از من امور
امت را به دست گيرد، بر صراط نگه داشته مىشود و فرشتگان دفتر زندگى او را مىگشايند؛
هرگاه والى عادلى بود، بخاطر عدالتش نجات مىيابد و اگر ستمكار بود صراط بر زير
پايش دهن باز مىكند تا بندبندش از يكديگر جدا شود و به سر در آتش فرود آيد.
ولايت از مشتركات اصولى در
حقوق عمومى اسلام بوده و واژه كلامى و فقهى ولايت از مفهوم بسيطى برخوردار نيست و
مفهوم آن تركيبى از چند مؤلفه حقوقى است. ولايت نوعى اختيار، مسئوليت، نمايندگى و
سرپرستى در امور عمومى است كه بنابر يك قرارداد به شخص حقيقى يا حقوقى تفويض مىشود
تا طبق