خ 34؛ 4 - اصول كافى 267/1؛ 5
- نساء / 60 و بقره / 213 و نساء / 105؛ 6 - نساء / 60 و وسائل الشيعه 4/18؛ 7 -
وسائل الشيعه 7/18؛ 8 - همان / 98؛ 9 - همان / 4؛ 10 - همان / 328؛ 11 - حاكميت در
اسلام / 298-282؛ 12 - جواهر الكلام 360/16؛ 13 - حدائق 258/13؛ 14 - جواهر الكلام
360/16؛ 15 - وسائل الشيعه 199/4؛ 16 - بلغه الفقيه / 300؛ 17 - كتاب البيع (امام
خمينى) 497/2؛ 18 - همان / 514 - 498؛ 19 - فقه سياسى 362/2-353.
[«ه»]
هجرت بسوى خدا
قانون هجرت از فساد و گناه
براى پاكسازى محيط زندگى و نگهدارى ايمان و تأمين امكانات جهت انجام وظايف، اختصاص
به هجرت از سرزمين بيگانه و غير اسلامى ندارد، بلكه مسلمان بايد اين اصل را در
تمام شرايط زندگى خود مراعات كند و هر نوع اقامتگاهى را كه به زيان ايمان و اخلاق
وظيفه خود و خاندانش مشاهده مىكند، ترك گويد و با انتخاب محيط زندگى تازهاى كه
او را در انجام مسئوليتهايش يارى دهد، قدمى به سوى خدا بردارد. قرآن اينگونه هجرت
را «مهاجرت فى سبيل الله» مىنامد:
(وَ اَلَّذِينَ
هاجَرُوا فِي اَللّهِ مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِي اَلدُّنْيا
حَسَنَةً وَ لَأَجْرُ اَلْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَاَلَّذِينَ
صَبَرُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ)؛
(3) يعنى كسانى كه در راه خدا اقامتگاه خود را ترك مىگويند، از آن پس كه حقوقشان
مورد تجاوز و ستم قرار گرفت، در زندگى اين دنيا نتايج خوبى در انتظارشان بوده و
پاداش جهان ديگرش بيشتر و والاتر خواهد بود، اگر دانسته باشند.
كسانى كه شكيبايى و استقامت
از خود نشان مىدهند و كارشان را به پروردگارشان واگذار مىكنند.
رسول گرامى اسلام، در مورد
چنين كسانى كه به دليل حفظ دين و موفقيت بيشتر براى انجام وظايف، اقدام به مهاجرت
از محيط هاى فاسد مىكنند، مىفرمايد:
«من فر بدينه من ارض الى ارض
وان كان شبرا من الارض استوجب الجنة و كان رفيق ابيه ابراهيم و نبيه محمد صلى
اللّه عليه وآله»؛ (4) يعنى آن كس كه به علت حفظ دينش از سرزمينى به سرزمين ديگر
فرار مىكند، گو اينكه به اندازه يك وجب زمين باشد، شايسته بهشت مىشود و همچنين
پدرش ابراهيم و پيامبرش محمد صلىالله عليه وآله خواهد بود.
در روايتى از پيامبر اكرم
آمده است: «لاهجرة بعد الفتح» (5) يعنى پس از فتح مكه ديگر
مهاجرتى در اسلام وجود ندارد، يا مشروع نيست.
برخى از فقها به استناد اين
روايت، وجوب هجرت را در موارديكه گفته شد، نفى كردهاند. در صورتى كه استناد به
اين حديث، موجب آن است كه مورد آيات گذشته به كلى منتفى و آيات در عمل نسخ شود.
بيشتر فقها به جز دلايل گذشته
به متن روايت ديگرى از پيامبر اكرم استدلال كردهاند كه به صراحت ادامه حكم هجرت
را بيان مىكند:
«لا تنقطع الهجره حتى تنقطع
التوبه و لا تنقطع التوبه حتى تطلع الشمس من مغربها»؛
(6) يعنى هجرت همچنان ادامه دارد، مادام كه توبه است و توبه هرگز حكمش منتفى
نميشود مگر آنكه خورشيد از مغرب طلوع كند.
بر پايه اين روايت صريح گفتهشده
است كه حديث اول مربوط به هجرت از مكه است كه پس از فتح مكه ديگر مهاجرت از آن،
هجرت از بلاد كفر نخواهد بود. (7)