بخشى از هزينههاى عمومى دولت
با عناوين كلى در آيات زكات، خمس، انفال بيان شده است كه برخى از آنها مانند «فى
سبيل الله» قابل توسعه به هر نوع هزينههاى عمومى براساس مصالح اجتماعى و منافع
ملى است.
شيوه تقسيم درآمدهاى عمومى در
عصر نبوى بدانسان بوده كه در صورت يوميه، هر روز درآمدها به مصارف خود هزينه مىشده
و دستور پيامبر اسلام (ص) بر كاتب ديوان آن بود كه در هر مورد تا سه روز مرا
يادآورى؛ (1)
به اين ترتيب بيتالمال به
وجود آمد و محاسبات آن را پيامبر اسلام (ص) شخصاً بر عهده داشت، به طورى كه يكبار
يكى از ياران خود را مأمور حسابرسى كرد، وى در پاسخ گفت اين قسمت از اموال مال
شماست و اين قسمت به خود من هديه داده شده است و پيامبر (ص) در پاسخ فرمود: چگونه
است افرادى را براى كارى مىگماريم و سپس مىگويد، اينها مال شماست و اينها از أن
من است؟ آيا او اگر در خانه پدر و مادرش مى نشست كسى براى او هديه مىآورد و سپس
فرمود:
هركس را كه به كارى مىگماريم
و حقوق و پاداش كار او را مى پردازيم، هر مالى را كه از آن خود كند غلول (خيانت و
سرقت) است. (2)
در زمان خليفه اول بيتالمال
به اطراف مدينه انتقال يافت و با آمدن ايرانيان در دوره خليفه دوم واژه ديوان براى
اولين بار به معناى محل محاسبات عمومى اختصاص يافت.
با توسعه اسلام و تحولات
سياسى و اقتصادى مسئله هزينههاى عمومى گسترش يافته و پيچيدهتر شد.
پيشبينى(وَ
اَلْعامِلِينَ عَلَيْها)(3) كه حقوق كارمندان و
كارگزاران جمعآورى زكات را تأمين مىكرد، زمينه را براى شكلگيرى ديوان عمومى و
نظام مالى و تشكيلات ادارى لازم فراهم كرد.
افزوده شدن هزينههاى نظامى
كه در آيه(وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اِسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ)(4)
و امنيتى كه تحت عنوان «مؤلفة قلوبهم» و ساير موارد پيشبينى شده بود، زمينه را
براى نظام ماليه عمومى شامل درآمدها و هزينهها و نيز شكلگيرى ديوان محاسبات
فراهم آورد. (5)
واژه «عطا» در عصر خليفه دوم
سهم هر كدام از مسلمانان از بيتالمال بود. عطا هر چند بهطور برابر بين فقير و
غنى تقسيم مىشد، اما عطاى همگان يكسان نبود و برخى چون مبارزان بدر از عطاى
بيشترى برخوردار بودند. (6) در حالى كه در عصر نبوى همگان به طور يكسان از بيتالمال
سهم مىگرفتند، با آعاز خلافت امام على (ع) بار ديگر مساوات در عطا، به ترتيبى كه
در عصر نبوى متداول بود، بازگشت.
ديوان به معناى نظام مالى
دولت براى اولين بار در دوران خليفه دوم شكل گرفت، اما تعريفى كه ماوردى از آن
ارائه مىدهد حكايت از آن دارد كه ديوان شامل وظايف دولت و اعمال دولتمردان و
سازمانهاى دولتى