در ديوان پيامبر (ص) كار
نوشتن انجام مىدادند. (1 و 16)
منابع
1 - مفتاح الكرامه 26/20 و
45؛ جواهر الكلام 215/21؛ مبسوط در ترمينولوژى حقوق 1995/3-1982؛ 2 - جواهر الكلام
215/21؛ 3 - همان 73/40؛ 4 - همان / 54؛ 5 - همان 422.6/43 - فرهنگ فقه 692/3؛ 7 -
صحاح اللغه؛ 8 - توبه / 60؛ 9 - انفال / 60؛ 10 - الاحكام السلطانيه / 200-199،
فتوح البلدان 453/1 و تاريخ طبرى 23/5؛ 11 - الاحكام السلطانيه / 199؛ 12 -
المقدمه / 202؛ 13 - لغتنامه دهخدا 10058/7؛ 14 - صبح الاعشى 91/1؛ 15 - الخطط
148/1؛ 16 - فقه سياسى 631/7-630.
ديوان عدالت ادارى
ديوان عدالت ادارى يكى از
نهادهاى زير مجموعۀ قوۀ قضاييه است كه به منظور رسيدگى به شكايات، تظلمات
و اعتراضات مردم نسبت به مأموران يا واحدها يا آييننامههاى دولتى و احقاق حقوق
آنها و به موجب اصل 173 قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران تأسيس شده است.
ديوان عدالت ادارى كه به
عنوان يكى از نهادهاى بارز تضمين عدالت ادارى و به منظور تحقق اهداف قوه قضاييه در
زمينه تأمين و احياى حقوق عمومى و رسيدگى به شكايات، تظلمات و اعتراضات مردم نسبت
به كاركنان يا واحدها و يا آييننامههاى دولتى پيشبينى شده، عمدهترين نقش را در
استقرار عدالت در تمامى سطوح سازمان ادارى كشور دارد.
قانون ديوان عدالت ادارى مصوب
بهمن ماه 1360 و 1385 صلاحيت ديوان را به اينگونه شرح داده است:
1. رسيدگى به شكايات و تظلمات
و اعتراضات اشخاص حقيقى و حقوقى در مورد تصميمات و اقدامات واحدهاى دولتى اعم از
وزارتخانهها، سازمانها و مؤسسات و شركتهاى دولتى و شهرداريها و تشكيلات و
نهادهاى انقلابى و مؤسسات وابسته به آنها و نيز تصميمات و اقدامات مأموران واحدهاى
مذكور راجع به وظايف آنها و همچنين در مورد آييننامهها و ساير نظامات و مقررات
دولتى و شهرداريها از حيث مخالفت آنها با قانون و يا عدم صلاحيت مرجع مربوطه و يا
سوء استفاده از اختيارات و يا تخلف در اجراى قوانين و مقررات و خوددارى از انجام
وظايف قانونى؛
2. رسيدگى به اعتراضات و شكايات
از آراء و تصميمات قطعى دادگاههاى ادارى، هيأتهاى بازرسى و كميسيونهايى مانند
كميسيونهاى مالياتى و كميسيون موضوع ماده 100 شهردارىها؛
3. رسيدگى به شكايات قضات و
مشمولين قانون استخدام كشورى و ساير مستخدمين واحدها و مؤسسات دولتى از حيث تضييع
حقوق استخدامى.
تصميمات و آراء دادگاهها و
مراجع قضايى دادگسترى و نظامى و دادگاههاى انتظامى قضات و نيروهاى مسلح قابل
شكايت در ديوان نيست.
احياى حقوق مردم در برابر
اقتدار ادارى و دولتى و آنچه كه در پوشش حاكميت دولت انجام مىگيرد، از مصاديق
عمده عدالت به مفهوم كلى و عدالت ويژه ادارى به شمار مىآيد.
ديوان عدالت ادارى از نظر
ساختارى رابطهاى با هيأتهاى بدوى و پژوهشى رسيدگى كننده به تخلفات ادارى ندارد و
هركدام از آن دو در برابر يكديگر مستقل هستند و تنها ارتباط قانونى فيما بين اين
دو نوع نظارت ادارى آن است كه هر دو آنها مكلفند با تشكيل پرونده و صدور رأى،
همديگر را از نتيجۀ نهايى مطلع سازند و هيأتهاى رسيدگىكننده به تخلفات ادارى
يك نسخه از پرونده و رأى صادره را به ديوان و ديوان نيز يك نسخه از رأى صادره ديوان
را به هيأتهاى رسيدگى