شده و در فتح مكه مهاجران،
انصار، اوس و خزرج هر كدام داراى علايم و پرچمهايى مشخص بودند و پيامبر اكرم (ص)
در تقسيم غنايم از نزديكترين گروههاى مشخص شده آغاز مىنمود به اين ترتيب كه
علامه حلى در كتاب «المنتهى» مىنويسد: پيامبر در اعطاى غنايم سلسلهمراتب نسبى را
رعايت مىكرد و ابتداء بنىهاشم سپس بنى المطلب، بنى عبد شمس، بنى نوفل، بنى عبد
الفراء و نيز آنها كه در هجرت تقدم داشتند و در مرتبۀ بعد آنها كه از نظر سنى
مقدم بودند و آنگاه نوبت به انصار مىرسيد و سپس ساير آحاد عرب و پس از آن افراد عجم
از غنايم برخوردار مىشدند. (1)
علامه حلى با وجود اينكه خود
اعتراف مىكند كه رعايت اين ترتيب مستحب است و الزامى نيست اما دليلى بر آن ارائه
نميدهد و عمل پيامبر اكرم (ص) هم ممكن است ثابت شود كه شامل همۀ سلسلهمراتب
مزبور نبوده و احتمال آن مىرود كه به دليل ديگرى جز رعايت سلسلهمراتب نسبى، دست
به چنين عملى زده باشد، براى مثال از بابت رعايت تعداد افراد هر گروه كه از
واحدهاى كوچكتر شروع و به تدريج به گروههاى پر جمعيت پرداخته باشند.
در هر حال اين رويه نهتنها
با عدالت و مساوات انطباق ندارد، اصولا بر اساس يك تفكر نژادپرستانه استوار است كه
با ديگر رفتار سياسى پيامبر (ص) و احكام شريعت اسلام سازگار نيست و از سوى ديگر در
رفتار على (ع) خلاف آن را مشاهده مىكنيم كه به صراحت در برابر مقرضين كه به خاطر
نسب برتر، طالب امتياز بودند، مىفرمود: «و الله لا اجد لنبى
اسماعيل فى هذا الفىء فضلا على بنى اسحاق» (2) و نيز در برابر
مصلحتانديشان كه امام (ع) را به جذب ناخالصان از راه امتيازات مالى فرا مىخواندند،
مىفرمود: «و الله لو يكون ذلك ما سمر المسير و ما رأيت فى السماء نجما و الله
لو كانت اموالهم ملكى لساديت بينهم، كيف و انما هى اموالهم» (3)
و در مورد امتيازهاى معنوى مانند سبقت در ايمان، هجرت و جهاد، امام صادق (ع)
فرمود:
«اهل الاسلام هم ابناء الاسلام
اسوى بينهم فى العطا و فضائلهم بينهم و بين الله... و هذا هو فعل رسول الله (ص) فى
بدو امره». (4)
در هر حال تنظيم گروههاى
مجاهد و ترتيب پرداخت حقوق آنان از غنايم، نياز به برنامه و ديوان دارد كه بايد با
رعايت اصل مساوات تدوين و اجرا شود.
شرايط زمانى در نحوه تدوين
مقررات مربوط به غنايم و گروهبندى صاحبان اصلى و اشخاص كه با قراردادهاى قبلى مىتوانند
از غنايم استفاده كنند و همچنين چگونگى برخوردارى خانوادههاى شهداء به ويژه
فرزندان مجاهدانى كه در جبهۀ جهاد به شهادت رسيدهاند، بايد رعايت شود.
فقها از نيروهاى كادر و ثابت
در نظام دفاعى تحت عنوان «مرصد» نام بردهاند و براى آنها در برنامهها و تنظيمات
دفاعى، جايگاهى را منظور داشته (5) و تأمين معاش آنان را از بيتالمال محسوب كردهاند؛
(6)
2. تعجيل در تقسيم غنايم:
بيشتر فقهاى شيعه، تعجيل در
تقسيم غنايم را راجح شمردهاند، حتى اگر غنايم و رزمندگان هنوز در دار الحرب و يا
در جبهۀ جنگ باشند؛ مگر در صورتى كه به خاطر عذرى و ضرورتى، تأخير آن اجتنابناپذير
باشد.
مستند نظريۀ مشهور مبنى
بر كراهت تأخير تقسيم غنايم تا رسيدن رزمندگان به دار الاسلام، عمل پيامبر اكرم (ص)
در جريان غزواتى چون بدر، حنين، بنى مصطلق، هوازن و خيبر است كه غنايم قبل از رسيدن
به مدينه در محل پيروزى سپاه اسلام تقسيم شد. (7) و برخى نيز دليل تعجيل را امكان
از دست دادن غنايم