(يَسْئَلُونَكَ عَنِ
اَلْأَنْفالِ قُلِ اَلْأَنْفالُ لِلّهِ وَ اَلرَّسُولِ)»و
آيه 41 همان سوره:(وَ اِعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ
مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ)هيچگونه
تعارضى نديده و هر دو آية را در راستاى اختيارات امام (دولت امامت) در تصرف در انفال
و خمس دانسته و آن دو را از منابع مالى دولت امامت شمردهاند. (21)
اما برخى از مفسران و فقهاى
اهل سنت، آن دو آيه را متعارض ديده و آيۀ دوم را ناسخ آيۀ اول دانسته و
رسول (ص) و خليفه را ملزم به رعايت تقسيم كردهاند. (22)
در صورتى كه انفال غير از غنايم
است و اگر از نظر مفهومى عام و شامل غنايم هم باشد، حكم آيۀ دوم به نوعى از انفال
كه غنايم باشد، اختصاص دارد و مانند(أَوْفُوا
بِالْعُقُودِ)و(حَرَّمَ
اَلرِّبا)است كه تحريم ربا به نوع خاصى از عقود كه بيع است، اختصاص
دارد.
فقهاى شيعه در مورد انفال و
نصف خمس كه براساس دو آيه مذكور از آن خدا و رسول و ذى القربى است، معتقدند كه هر
سه سهم مذكور در دو آيه، متعلق به امام (ع) است و در زمان غيبت امام (ع) نيز در
اختيار نواب عام امام غايب (عج) است كه در مصارفى كه اطمينان به رضاى امام معصوم
(ع) دارد، بايد صرف شود.
و جز اندكى در اين نظريه،
ترديد روا نداشتهاند.
در مورد نصف دوم خمس نيز، كه
مصرف آن در آيات يتامى، مساكين و ابن سبيل بيان شده برآنند كه بايد به مصرف
نيازمندىهاى سادات يتيم، مسكين و ابن السبيل برسد.
فقهاى اهل سنت در تفسير موارد
ششگانه آيات انفال و خمس دچار اختلاف نظر شدهاند، برخى سهم الله را به صدقات و
تعمير مسجد الحرام و نظاير آن اختصاص داده (23) و سهم رسول (ص) را به خود رسول
مخصوص دانستهاند كه براى زندگى شخصى روزمره و نياز سالانۀ خود مصرف كرده و باقيمانده
را در مصالح عمومى مانند خريد اسلحه و نظاير آن، هزينه مىكرده است. (24) و برخى از
فقهاى اهل سنت اصولا سهم رسول (ص) را از خمس نفى كرده (2) و بعضى ديگر آن را پس از
رحلت آن حضرت مختومه دانستهاند (26) و جمعى هم سهم رسول (ص) را از آن جانشينان آن
حضرت محسوب كردهاند (27) و ذى القربى را بنىهاشم و بنى المطلب دانستهاند. (28)
4. اعراض از غنايم:
فقها در مباحث مربوط به تقسيم
غنايم مسئلهاى را تحت عنوان اعراض از غنايم آوردهاند كه به دو صورت مورد بحث
قرار گرفته است:
الف - بخشى از غنايم به دليل
قابل استفاده نبودن آنها مورد اعراض قرار گيرد و مجاهدان از تصاحب آنها خوددارى
كنند؛
در اين صورت اموال مزبور در
اختيار ديگر رزمندگان جبهه قرار مىگيرد، تا آنها كه مايلند تملك كنند و اگر مقدار
و تعداد اندك و خواستاران بسيار باشند از راه قرعه، مشكل را حل مىكنند؛
ب - هرگاه تمامى مجاهدان جبهه
از تملك سهام خود از غنايم اعراض كنند امام (ع) و دولت نيابى امام، غنايم را ضبط و
در چهار پنجم آن حكم خمس را اجرا مىكنند. (29)
منابع
1 - المنتهى، كتاب الجهاد، به
نقل از جواهر الكلام 215/21؛ 2 - وسائل الشيعه 81/11؛ 3 - همان / 80؛ 4 - همان /
81؛ 5 - جواهر الكلام 214/21، 215 و 217؛ 6 - همان و جامع المقاصد 423/3؛ 7 -
تاريخ ابن خلدون 777/2 و سنن بيهقى 56/9 و 57 و شيخ طوسى، المبسوط 35/2؛ 8 - جواهر
الكلام 212/21 و جامع المقاصد 422/3؛ 9 - المنتهى 654/2؛ 10 - جواهر الكلام 21 /
213؛ 11 - المحلى 342/7؛ 12 - شرح السير الكبير 254/2