به دليل مبتنى بر محبت بودنش،
بايد از قلمروى سياست كه نوعى خشونت را طلب مىكند، دور نگهداشت و از تبديل دين به
قدرت حاكم جلوگيرى به عمل آورد، اين ملازمه و تفكيك فقط در مورد آيين رسمى مسيحيت
كليسا و قدرت حاكم قرون وسطايى آن صادق است و در مورد اسلام قابل تطبيق نيست.
اسلامى كه پيامبرش رحمة
للعالمين بود و مظهر محبت و يگانگى محسوب مىشد، در جنگها نيز شركت مىكرد و سلاح
در دست مىگرفت و از حقوق اسلام و مردم دفاع مىكرد و در برابر متخلفان و منافقان
و مجرمان عكسالعمل خشن هم نشان مىداد و خائنان را به گونهاى خشن نما مجازات مىكرد
ولى در حقيقت اين خشونتها خود جلوهاى از رحمت و محبت الهى بود.
اصولا دينى كه تأكيد بر محبت
مىورزد متخلفان از قانون خدا را با عذاب دردناك خدا تهديد مىكند و خداى فرستنده
دين، كافران و منافقان و فاسقان را وعده آتش مىدهد و در دنيا نيز بسيارى از
مرتكبان جرائم را بى مجازات نمىگذارد و دستور اجراى حدود و قصاص مىدهد.
آنها كه مداخلۀ فقها و علماى
اسلام را در امور حكومتى و مسائل اجرايى دولت، مضر به شؤونات معنوى و قداست آنها مىدانند
در مورد كار پيامبر (ص) و على عليهالسلام چه مىگويند؟
درست است كه نفوذ معنوى و
حكومت بر دلها را كه خاص انبياء و امامان بوده، از راه قدرت سياسى نميتوان به دست
آورد، ولى وظيفه امانتدارى و اجراى قانون خدا را هم به بهانه نگهدارى نفوذ معنوى و
قداست و جذب دلها نمىتوان برعهده نگرفت و به خدا و خلق خيانت ورزيد. (3)
منابع
1 و 2 - آلعمران / 159؛ 3 -
فقه سياسى، 184/2.
ربا
سود يا ربحى كه داين و طلبكار
از مديون (بدهكار) مىستاند و آن بر دو نوع است: رباى قرضى و رباى معاوضى. و عملى
مجرمانه و حرام است.
ربا يكى از راههاى استفاده
از سرمايه بدون كار به منظور بهرهگيرى از سود سرمايه است. ربا چه به صورت قرض با
ربح افزوده باشد و يا از راه معامله كالاهاى همجنس (غير از معدود) با ارزش افزوده
انجام گيرد، از نظر شرع اسلام ممنوع و حرام است. سود حاصل در اين موارد تنها سود
پول و سرمايه است و مفاسد مادى و معنوى چنين درآمدى، هر چند كه منافع جزئى به
همراه داشته باشد انكارناپذير است.
ربا موجب طغيان سرمايه، تورم
غير طبيعى، كاهش كار، استثمار، تكاثر، رقابت ناسالم، ركورد توليد، از ميان رفتن
انگيزههاى سالم و دهها مفسدۀ اقتصادى - اجتماعى ديگر مىشود.
در ربا صاحب سرمايه، خسارت
احتمالى طرف مقابل را تضمين و عهدهدار نميشود و به هر حال سود سرمايه خود را هر
چند كه از آن، چيزى براى طرف مقابل نماند، استيفا مىكند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منبع
فقه سياسى 154/4 و 155.
رزمندۀ دشمن
افراد دشمن، و منظور از آنان
كسانى هستند كه به نحوى موجب تقويت جبهه دشمن مىشوند، پس رزمنده دشمن تنها در
مورد كسانى صدق نمىكند كه سلاح به دست بوده و جزيى از ارتش منظم دشمن هستند، بلكه
شامل تمامى كسانى مىشود كه به نحوى در پيشبرد جنگ به نفع دشمن مؤثر باشند، هرچند
كه سلاح در دست نداشته باشند و يا از گروههاى داوطلب