نام کتاب : تاریخ زندگانی امام جواد نویسنده : حسینی شاهرودی، محمد جلد : 1 صفحه : 130
كند كه او از نظر علمى و مراتب فضل و كمال يگانه عصر خويش
است.
در مجلس بحث و مناظرهاى كه مأمون ترتيب داده بود و خود
نيز حضور داشت، پس از آن كه «يحيى بن اكثَمْ» قاضى القضات حكومت، نخستين پرسش را درباره
كفاره قتل صيد در حال احرام از امام (ع) كرد و حضرت تمامى شقوق و فروع مسأله را بر
او عرضه كرد، «يحيى» متحيّر شده آثار شكست و زبونى در چهرهاش آشكار شد و زبانش به
لكنت افتاد، به گونهاى كه حاضران متوجه شدند. سپس خود امام (ع) به تفصيل همه شقوق
مسأله را پاسخ داد، چندانكه فرياد «احْسَنْتَ»، «احْسَنْتَ» مأمون بلند شد.
پس از آن امام عليه السلام به درخواست مأمون مسألهاى
از «يحيى بن اكثَمْ» پرسيد؛ ولى او اظهار عجز و ناتوانى كرده گفت:
نه به خدا سوگند، نه به سوى جواب اين پرسش راه مىيابم
و نه وجه و فلسفه آن را مىدانم. [1]
امام جواد عليه السلام نه تنها خود از سنگر امامت حراست
مى كرد، بلكه اهمّيت پاسدارى از اين سنگر را به ديگران نيز گوشزد مىنمود و آنان رابه
زنده نگهداشتن ياد و نام امامان عليهمالسلام توصيه مى كرد.
«ابوطالب قمى»- يكى از ياران امام جواد عليه السلام-
مىگويد:
نامهاى به ابوجعفر «ابن الرضا» عليه السلام نوشتم شامل
چند شعر كه در آنها پدرش را ياد كرده بودم و از آن حضرت تقاضا كردم كه اجازه دهد تا
درباره او نيز شعر بگويم. امام عليهالسلام آن قسمت از نامه را كه اشعار ياد شده در
آن نوشته شده بود پاره كرد و نزد خود نگهداشت و در بالاى قسمت باقيمانده كاغذ نوشته
بود: «قَدْ أَحْسَنْتَ جَزاكَ اللَّه خَيْراً».
كارى بس نيكو كردى. خداوند به تو پاداش نيكو دهد. [2]
ارائه معجزات
از حضرت جواد (ع) با كمى سنّش كرامات و معجزات زيادى نقل
شده است. بيشتر
[1] - براى آگاهى از مشروح مناظره امام عليه
السلام با «يحيى بن اكثم» به بحار الانوار، ج 50، ص
74-79 مراجعه كنيد
[2] -
اختيار معرفة الرجال، معروف به «رجال كشى» جزء 6، ص
567-568، رديفهاى
1074 و 1075
نام کتاب : تاریخ زندگانی امام جواد نویسنده : حسینی شاهرودی، محمد جلد : 1 صفحه : 130