نام کتاب : دائرة المعارف مؤلفان اسلامی نویسنده : --- جلد : 1 صفحه : 294
از چندی خریده شد و آزاد گردید. برخی نام ابولیلی را میسره نیز گفته اند.3 از آنجا که حماد را از موالی بنی شیبان گفته اند،4 برمی آید که پدرش در دست این قبیله بوده و شاید به دست آنها آزاده شده است. حماد در ابتدا فردی راهزن و دزد بود. شبی اموال شخصی را به سرقت برد که در میان آنها اشعاری از انصار وجود داشت. پس از خواندن اشعار، شیرینی آن به دلش نشست و ابیاتی از آنها را حفظ نمود و از آن پس دنبال آموختن ادبیات، شعر، ایام الناس و لغات عرب رفت و از گذشته خود دست کشید. او را آگاه ترین مردم نسبت به تاریخ، اشعار، انساب و لغات عرب توصیف کرده اند، بدین جهت پادشاهان بنی امیه او را احترام کرده و با او مجالست داشتند و از ایام عرب و علوم آنها از او سؤال نموده و او را پاداش می دادند. حماد به خاطر اشعار زیادی که از شعرای جاهلی و اسلامی حفظ بود، لقب راویه گرفت.5 برخی او را اولین کسی دانسته اند که به این نام ملقب گردید.6 او در مقابل ولید بن یزید ادعا نمود که به تعداد هر یک از حروف الفبا، صد قصیده بزرگ می خواند و در نهایت 2900 قصیده خواند و از او جایزه گرفت.7 راویه قصیده های معروف به سبع طوال را جمع آوری نمود.8 او از جریر و فرزدق اشعاری حکایت کرده و هیثم بن عدی، عبدالله بن أجلح کندی و خالد بن عطاء نیز از او حکایت کرده اند.9 خلف احمر و اصعمی نیز از او اشعاری روایت کرده اند. اصعمی می گوید: تمام اشعاری که از امری القیس به دست ما رسیده از طریق حماد بوده، مگر مقداری که به واسطه ابوعمرو بن علاء شنیده ایم.10 ابن عساکر به نقل از علی بن محمد مدائنی می نویسد: سه نفر از اهل کوفه و از طایفه بکر بن وائل از بزرگان و پیشوایان عصر خود گردیدند: ابوحنیفه در فقه حمزه زیات در قرائت و حماد راویه در شعر.11 در عین حال او نزد بصریین فردی غیرموثق بود.12 سید مرتضی نیز او را فردی بی دین، دائم الخمر و کذاب دانسته است. برخی نیز گفته اند که او شعر را فاسد کرد.13 راویه سرانجام در سال 15514 یا 156هـ در بغداد درگذشت و محمد بن کناسه در رثای او اشعاری سرود. الندیم می نویسد: من کتابی از او ندیدم و تنها مردم از او روایت کرده اند،15 ولی مسعودی کتابی در تاریخ را اثر او دانسته است.16
دیگر منابع: المعارف 333/541 الشعر و الشعراء 528 لسان المیزان 2/352 تاریخ الطبری 1/611 البدایة و النهایه 10/114 شذرات الذهب 1/239 تهذیب تاریخ دمشق 4/430 مرآة الجنان 1/256 تاریخ الاسلام 9/382 خزانة الادب 4/131 المنتظم 8/273 معجم الادباء 10/258 معجم البلدان 3/361.
حمّاد ـ عَجْرد (م 161 هـ )
ابوعمرو حمّاد بن عمر بن یونس بن کلیب عجرد سوائی واسطی کوفی.
در کوفه به دنیا آمد و درهمان شهر بزرگ شد.1 برخی نیز وی را اهل واسط دانسته اند.2 در آغاز مدتی در موصل و بحرین کاتب امیران وقت بود و سپس همچون پدرش به شعر و شاعری پرداخت. در این راستا به شهرهای دمشق، بصره، اهواز و بغداد سفر کرد3 و می کوشید با حاکمان رابطه برقرار کند تا بالاخره یکی از ندیمان ولید بن یزید، یازدهمین حاکم اموی (حکومت 125 ـ 126 هـ ) شد.4 او در زمان مهدی عباسی (خلافت 158 ـ 169 هـ ) به بغداد رفت5 و یکی از شاعران بنام این دوره به شمار آمده است.6 حمّاد با افرادی مانند مطیع بن ایاس، یحیی بن حصین و یحیی بن زیاد دوست بود که تمامی آنها متهم به زندقه بودند.7 گفتنی است با ابوحنیفه دوست بود، ولی پس از مدتی این رابطه قطع شد.8 او در گمراهی، مشهور بود9 و با بشّار بن برد مشاعره و مهاجات داشت.10 همچنین حمّاد بسیاری از حاکمان و امیران اموی و عباسی را مدح کرده است.11 سرانجام وی در سال 161 هـ در بصره درگذشت.12 از حمّاد اخبار و اشعار بسیاری نقل شده و از او دیوان شعر13 و مراثی الحسین14 برجای مانده است.
پی نوشت ها
[1] ـ الاغانی 14/321. [2] ــ تاریخ بغداد 8/148. [3] ــ تاریخ التراث العربی 3/249. 4 ـ لسان المیزان 2/349. [5] ــ تاریخ بغداد 8/148. [6] ــ الاعلام 2/272. 7 ـ معجم الادباء 10/250. 8 ـ روضات الجنات 3/248. 9 ـ الأمالی (سید مرتضی) 1/133. 10 ـ الحیوان 1/239. [11] ــ المنتظم 8/296. [12] ــ معجم الادباء 10/254. [13] ــ الفهرست (الندیم) 184. [14] ــ الذریعه 20/293.*
دیگر منابع: فرهنگ بزرگان 185.
نام کتاب : دائرة المعارف مؤلفان اسلامی نویسنده : --- جلد : 1 صفحه : 294