نام کتاب : دائرة المعارف مؤلفان اسلامی نویسنده : --- جلد : 1 صفحه : 348
1/71 مختصر تاریخ دمشق 9/67 دائرة المعارف الشیعیة العامه 10/224 معجم المؤلفین 4/188 الثقات 4/254 الوافی بالوفیات 14/244.
زیاد ـ بکّائی (م 183 هـ )
ابومحمد زیاد بن عبدالله بن طفیل بن عامر بکّائی عامری کوفی قیسی.
اهل کوفه و از طایفه بنی بکاء، تیره ای از بنی عامر بن صعصعه بود و نسبت وی بدین سبب است.1 بکائی از شاگردان برجسته ابن اسحاق، نخستین سیره نویس زندگی پیامبر(صلی الله علیه وآله)بود.2 به گفته عبدالله بن ادریس، وی از معتبرترین شاگردان ابن اسحاق بود، زیرا دو مرتبه سیره و مغازی را از استادش فرا گرفت.3 از دیگر اساتید وی در حدیث و فرائض بزرگانی چون حصین بن عبدالرحمان، عبدالملک بن عمیر و اعمش را می توان نام برد.4 بکائی به منظور ترویج و گسترش دانش خویش، زادگاهش کوفه را به مقصد بغداد ترک گفت و مدت زیادی در بغداد اقامت گزید. وی در آنجا مجالس درس بر پا ساخت و به تعلیم اندوخته های خویش در مغازی و حدیث پرداخت و سرانجام به کوفه بازگشت.5 از جمله کسانی که از وی دانش آموخته و روایت کرده اند، می توان به افرادی مانند ابن هشام (تدوین کننده مشهورترین کتاب درباره سیره پیامبر(صلی الله علیه وآله))، احمد بن حنبل (پیشوای حنبلیان)، حسن بن عرفه و زیاد بن ایوب اشاره کرد.6 رجال شناسان اهل سنت در جرح و تعدیل شخصیت بکائی، گوناگون سخن رانده اند: دسته ای او را محدثی ضعیف و پراشتباه،7 و گروهی او را راستگو و ثقه خوانده اند.8 وی به سال 183 هـ در کوفه درگذشت9 و دارای اثری به نام سیر النبی(صلی الله علیه وآله) بوده است.10
پی نوشت ها
[1] ـ الانساب 1/382. [2] ــ تاریخ الاسلام 12/162. [3] ــ الجرح و التعدیل 3/538. [4] ــ تهذیب الکمال 9/485. [5] ــ الطبقات الکبری 6/396. [6] ــ تاریخ بغداد 8/476. [7] ــ المجروحین 1/306 الضعفاء و المتروکین 114. [8] ــ وفیات الاعیان 2/338. [9] ــ الطبقات الکبری 6/396. [10] ــ هدیة العارفین 1/376*
دیگر منابع: سیر اعلام النبلاء 9/5 التاریخ الکبیر 3/360 الضعفاء الکبیر 2/79 تاریخ خلیفه 374 میزان الاعتدال 2/91 خلاصة تهذیب تهذیب الکمال 3/375 الوافی بالوفیات 15/16.
زیاد ـ ثقفی (م 53 هـ )
ابومغیره زیاد بن عبید ثقفی طائفی.
در طائف به دنیا آمد.1 مادرش سمیه کنیز حارث بن کلده ثقفی و همسر عبید ثقفی بود.2 نسب شناسان به دلیل این که مادرش را از بدکاره های عرب دانسته اند، در انتساب زیاد نیز اختلاف کرده اند: برخی وی را به مادرش نسبت داده3 و دسته ای او را فرزند ابوسفیان دانسته4 و گروهی ترجیح داده اند که وی را زیاد بن ابیه (پسر پدرش) بخوانند.5 وی عصر پیامبر(صلی الله علیه وآله) را درک کرد، ولی حضرت را ندید.6 گویند که در ایام جوانی در زمان ابوبکر اسلام آورد.7 مدتی کاتب عبدالله بن عامر، ابن عباس8 و ابوموسی اشعری بود.9 کسانی چون ابن سیرین و عبدالملک بن عمیر از وی روایت نقل کرده اند.10 وی مدتی از جانب خلیفه دوم (خلافت 13 ـ 23 هـ ) مسئول جمع آوری صدقات و برخی امور در شهر بصره،11 و زمانی هم عامل ابن عباس در جمع آوری خراج و عهده دار دیوان وی در بصره بود.12 او ابتدا از پیروان علی(علیه السلام) بود و از جانب آن حضرت امارت فارس را بر عهده داشت.13 پس از شهادت امیرمؤمنان علی(علیه السلام) از بیعت با معاویه سرباز زد و در قلعه های فارس پناه گرفت.14 معاویه به سال 44 هـ نامه ای به او نوشت و اصل و نسبش را به خود نسبت داد و به صورت رسمی و علنی، وی را برادر خویش و پسر ابوسفیان معرفی نمود15 و سپس امارت بصره، کوفه و برخی بلاد دیگر را به او واگذار کرد.16 از این پس بود که با شیعیان دشمنی ورزید و بسیاری از ایشان را با انواع آزار و شکنجه به قتل رسانید و سبّ علی(علیه السلام) را در عراق بنا نهاد و ترویج کرد.17 گفته شده که وی بلندقد، زیباروی و خوش سخن بود.18 ابداعاتی نیز در زندگی خود داشت که ضرب درهم و دینار و تأسیس گروه حفاظت از امرا و مسئولین از جمله آنهاست.19 او دارای تألیفی به نام المثالب بوده که به اعتقاد ابن اسحاق، وی اولین کسی است که در این موضوع کتاب نوشته است.20 سرانجام، در سال 53 هـ 21 در کوفه به مرض طاعون جان سپرد.22 در تاریخ وفاتش اختلاف است.23