responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف مؤلفان اسلامی نویسنده : ---    جلد : 1  صفحه : 402

صالح ـ مروک (در عصر امام جواد(علیه السلام))

 

صالح بن عبید بن سالم بن ابی حفصه، مشهور به مروک.

برخی از رجال شناسان وی را اهل قم1 و نامش را صالح دانسته و او را از موالی بنی عجل یا عمار بن مبارک عجلی2 و صحابی امام جواد(علیه السلام)ذکر کرده اند.3 وی به گفته بعضی از نویسندگان، فردی مورد اعتماد و اهل صداقت بود4 و از امام رضا(علیه السلام) و شخصیت هایی چون جمیع بن عمیر، سماعة بن مهران و نشیط بن صالح روایت کرده و محدثانی چون احمد بن محمد بن خالد برقی (م 280 هـ )، احمد بن محمد بن عیسی اشعری قمی، یعقوب بن یزید، عباس بن معروف، هیثم بن ابی مسروق نهدی و سهل بن زیاد از او نقل حدیث کرده اند.5 نجاشی به نقل از رجالیون قمی می آورد که احادیث موجود در کتاب النوادر مروک در حکم اصل (کتابی حاوی مجموعه روایاتی که راوی بدون واسطه از معصوم شنیده و ثبت و ضبط کرده) می باشد. راوی این اثر احمد برقی است.6

 

پی نوشت ها


[1] ـ مجمع الرجال 6/84.
[2] ــ رجال النجاشی 2/379.
[3] ــ رجال الطوسی 406.
[4] ــ اختیار معرفة الرجال 563.
[5] ــ جامع الرواة 2/226.
[6] ــ رجال النجاشی 2/379.*

 

دیگر منابع: الفهرست (طوسی)168 رجال ابن داود 343 خلاصة الاقوال 172 منهج المقال 332 تنقیح المقال 3/210 حاوی الاقوال 4/332 الوجیزه 107 معالم العلماء 123 الذریعه 24/341 معجم رجال الحدیث 18/126.

صالح ـ مولی رسول الله (در عصر امام کاظم(علیه السلام))

 

صالح بن عقبة بن قیس بن سمعان بن ابی ربیحه.

 

گفته اند که وی از اصحاب و یاران امام باقر، امام صادق و امام کاظم(علیهم السلام)بوده1 و از امام صادق2 و امام کاظم(علیهما السلام)3 و همچنین از پدرش عقبه و زید شحام روایت کرده است.4 او از محدثان امامیه بود،5 ولی برخی از رجال نویسان شیعه وی را غالی و کذّاب دانسته و گفته اند که روایات او قابل اعتماد نمی باشد6 و احادیث غیرمعروف را نقل می کرده است البته7 برخی او را موثّق دانسته اند.8 افرادی چون محمد بن حسین بن ابی الخطاب و محمد بن اسماعیل بن بزیع از او روایت نقل کرده اند.9 اثر او کتاب الحدیث می باشد.10 به نظر می رسد گاهی این شخص را با صالح بن عقبة بن خالد خلط کرده باشند.

پی نوشت ها

 


[1] ـ رجال الطوسی 126، 221 و352.
[2] ــ رجال النجاشی 1/444.
[3] ــ تنقیح المقال 2/93.
[4] ــ رجال النجاشی 1/444.
[5] ــ رجال الطوسی 352.
[6] ــ رجال ابن غضائری 69.
[7] ــ رجال ابن داود 462.
[8] ــ رجال النجاشی 1/444.
[9] ــ الذریعه 6/339.*

دیگر منابع: رجال البرقی 27 خلاصة الاقوال 230 تنقیح المقال 2/93 قاموس الرجال 5/103 منهج المقال 181 مجمع الرجال 3/207.

صالح ـ ناجی (م 176 هـ )

 

ابوبشر صالح بن بشیر بصری ناجی مرّی قاص.

او را اهل بصره1 و از واعظان و قاریان2 و از بزرگان طایفه بنی ناجیه به شمار آورده اند.3 وی نخست برده زنی از بنی مرّة بن حارث بن عبدالقیس بود، از این رو به مرّی ملقب گردید. ابوبشر که یکی از محدثان بصره بود، از حسن و محمد بن سیرین و سلیمان تیمی روایت کرده است و محدثانی چون شجاع بن ابی نصر بلخی و سریج بن نعمان جوهری از او روایت کرده اند.4 اولین کسی بود که قرآن را با لحن حزین، در بصره خواند5 و مردم را موعظه و انذار می کرد. جمعیت زیادی گرد او جمع می شدند و به شدت، از سخنان او متأثر می شدند. در سخنان خود غالباً داستان گذشتگان را بیان می کرد و مردم را به عبرت گیری از آنها فرا می خواند،6 از این رو سفیان ثوری می گفت که صالح قصه گو نیست، بلکه انذاردهنده است.7 او چنان مردم را به گریه وا می داشت که مستمعانش مانند زن فرزند مرده گریه می کردند و خود نیز از عذاب قیامت، بسیار گریه می کرد و گاهی به حالت غش می افتاد.8 مهدی عباسی (خلافت 158 ـ 169 هـ ) وی را جهت اقامه نماز به بغداد فرا خواند. در همین سفر بود که اهل بغداد هم از وی حدیث شنیدند.9 علمای اهل سنت او را در حدیث، ضعیف شمرده اند.10 ابن حبّان هم وی را جزو مجروحین نقل کرده است.11 دو اثر به نام های کتاب التوحید و کتاب الرد علی المخالفین از وی باقی مانده است.12 صالح سرانجام در سال 176 هـ درگذشت.13 برخی از ترجمه نویسان وفاتش را به سال 172 هـ نقل کرده اند.14

 

پی نوشت ها


[1] ـ تاریخ بغداد 9/305.
[2] ــ حلیة الاولیاء 6/165.
[3] ــ الفهرست (الندیم) 234.
[4] ــ تاریخ بغداد 9/305 و 306.
[5] ــ سیر اعلام النبلاء 8/47.
[6] ــ حلیة الاولیاء 6/166.
[7] ــ الطبقات الکبری 7/281.*

نام کتاب : دائرة المعارف مؤلفان اسلامی نویسنده : ---    جلد : 1  صفحه : 402
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست