responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف مؤلفان اسلامی نویسنده : ---    جلد : 1  صفحه : 411

دیگر منابع: الاعلام 3/224 رجال ابن داود 190 التاریخ الکبیر 4/365 تذکرة الحفاظ 1/90.

 

طاهر ـ ذوالیمینین (159 ـ 207 هـ )

 

ابوطلحه طاهر بن حسین بن مصعب خزاعی پوشنگی، ملقب به ذوالیمینین.

از موالی خزاعه و از امیران و حاکمان مشهور خلافت عباسی و از نزدیکان مأمون (خلافت 198 ـ 218 هـ ) بود که در سال 159 هـ در پوشنگ، از مناطق خراسان زاده شد و در بغداد سکونت کرد و از کودکی با مأمون رفاقت داشت.1 پس از مرگ هارون (خلافت 170 ـ 193 هـ ) که دو فرزندش بر سر حکومت نزاع کردند، طاهر از سوی مأمون به جنگ برادر گسیل شد و پس از نبردی طولانی امین را کشت.2 طبری خطبه بلیغی را که طاهر بن حسین پس از ورود به بغداد در نماز جمعه ایراد کرد، آورده است.3 وی همچنین نامه ای طولانی از طاهر به فرزندش عبدالله آورده و می گوید: وقتی طاهر فرزندش را به ولایت دیار ربیعه منصوب کرد، آن را برایش نوشت.4 در این نامه با کلماتی زیبا و فصیح و بلیغ فرزندش عبدالله را به دستورات دینی، سنت رسول الله، امر به معروف و نماز توصیه کرده است. طاهر مدتی از سوی مأمون بر مناطق زیادی از شرق و غرب اسلامی فرمانروایی کرد و ضمناً ریاست پلیس خلیفه را عهده دار بود.5 از آنجا که وی برادر مأمون را کشته بود و مأمون خوش نداشت او را در کنار خود ببیند، در سال 206 هـ طاهر را به امارت خراسان منصوب کرد و پس از یک سال، وقتی که طاهر نام مأمون را از خطبه انداخت، به طرز مشکوکی در همان شب از دنیا رفت.6 استقلال طلبی طاهر سبب پایه گذاری اولین سلسله حکومت های خودمختار ایرانی، طاهریان شد. طاهر علاوه بر فرماندهی و سیاست، از علم و ادب و حدیث بهره داشت و فردی کریم و بخشنده بود.7 از عمویش علی بن مصعب و عبدالله بن مبارک روایت کرده و فرزندانش عبدالله و طلحه از او روایت دارند.8 الندیم خاندان طاهر از جمله خود او را بلیغ و نیکوبیان وصف کرده و مجموعه نامه هایی را برای آنان برشمرده، می گوید: نامه طاهر به مأمون پس از فتح بغداد مشهور و زیباست.9 گویا این همان نامه ای است که یعقوبی آن را در کتاب خود آورده است.10 وی شاعر هم بوده و پنجاه برگ شعر از وی بر جای مانده است.11 اسماعیل پاشا نامه او به فرزندش را الوصیة فی الآداب الدینیة و السیاسة الشرعیه نامیده است.12

 

پی نوشت ها


[1] ـ الأعلام 3/221.
[2] ــ تاریخ یعقوبی 2/442.
[3] ــ تاریخ الطبری 8/494.
[4] ــ همان 8/582.
[5] ــ همان 8/527 و 577 تاریخ یعقوبی 2/455 و 470.
[6] ــ تاریخ الطبری 8/594 تاریخ یعقوبی 2/457.
[7] ــ وفیات الاعیان 2/517.
[8] ــ تاریخ بغداد 9/353.
[9] ــ الفهرست (الندیم) 130.
[10] ــ تاریخ یعقوبی 2/442.
[11] ــ الفهرست (الندیم) 183.
[12] ــ هدیة العارفین 1/429.*

 

دیگر منابع: معجم المؤلفین 5/34 تاریخ التراث العربی 2/4/210 البدایة و النهایه 10/260 شذرات الذهب 2/16 الفتوح 8/316 النجوم الزاهره 2/183 الکامل فی التاریخ 6/381 تاریخ الاسلام 14/203 سیر اعلام النبلاء 10/108 الوافی بالوفیات 16/394 العبر 1/275.

طاهر ـ قزوینی (در عصر امام رضا(علیه السلام))

 

طاهر بن حاتم بن ماهویه قزوینی.

 

وی صحابی امام صادق، امام کاظم و امام رضا(علیهم السلام) بوده است،1 هر چند از هیچ یک از ائمه(علیهم السلام) به طور مستقیم روایتی ندارد.2 کسانی مانند محمد بن عیسی بن عبید، سهل بن زیاد و محمد بن عیسی بن یقطین از او روایت کرده اند.3 او بر اساس داوری نجاشی، ابتدا از عقیده ای صحیح (امامی) برخوردار بود، ولی در نهایت منحرف شد،4 به همین سبب دسته ای از رجال شناسان وی را فردی دروغگو، غالی و در نقل حدیث ضعیف شمرده اند.5 قزوینی دارای مجموعه روایاتی بوده6 که از آن با عنوان کتاب الحدیث یاد شده است.7

پی نوشت ها

 


[1] ـ رجال ابن داود 463.
[2] ــ رجال الطوسی 477.
[3] ــ معجم رجال الحدیث 9/156.
[4] ــ رجال النجاشی 1/454.
[5] ــ خلاصة الاقوال 231.
[6] ــ الفهرست (طوسی) 86.
[7] ــ الذریعة 6/340.*

دیگر منابع: رجال البرقی 51 جامع الرواة 1/420 تنقیح المقال 2/108 قاموس الرجال 5/157 منهج المقال 185 مجمع الرجال 3/228 معالم العلماء 61 الوجیزه 56.

طِرمّاح ـ طائی (م پس از 60 هـ )

 

طرماح بن عدّی بن حاتم طائی.

وی از بلاد شَمر،1 روستاهایی در منطقه فَیْد بین مکه و کوفه،2 از قبیله طی3 و از اصحاب و دوستداران امام علی و امام حسین(علیهما السلام)

نام کتاب : دائرة المعارف مؤلفان اسلامی نویسنده : ---    جلد : 1  صفحه : 411
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست