responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف مؤلفان اسلامی نویسنده : ---    جلد : 1  صفحه : 454

16 ـ فرهنگ زندگی نامه ها 1/557.
[17] ــ الطبقات الکبری 2/365.
[18] ــ تاریخ بغداد 1/173.
[19] ــ الاستیعاب 3/935.
[20] ــ تاریخ الاسلام 5/158.
[21] ــ الذریعه 4/243.
[22] ــ اعیان الشیعه 8/55 فرهنگ زندگی نامه ها 1/557.
[23] ــ ریحانة الادب 8/98 و99.
[24] ــ معجم المؤلفین 6/66.
[25] ــ المحبر 296.
[26] ــ الاخبار الطوال 309.
[27] ــ التاریخ الکبیر 5/3.
[28] ــ الاخبار الطوال 309.
[29] ــ التاریخ الکبیر 5/3 تاریخ بغداد 1/175 اسد الغابه 3/294 تهذیب الکمال 15/162 الاصابه 4/131.*

دیگر منابع: شذرات الذهب 1/75 العقد الثمین 5/190 غایة النهایة 1/425 دول الاسلام 43 المعین فی طبقات المحدثین 14 خلاصة تهذیب تهذیب الکمال 5/276 تقریب التهذیب 1/504 طبقات المفسرین 1/239 النجوم الزاهره 1/182 رجال ابن داود 121 رجال البرقی 2 المغازی 3/890 و 891 تاریخ الثقات 263 الثقات 3/207 حلیة الاولیاء 1/314 وفیات الاعیان 3/62 طبقات الفقهاء 30 الشعر و الشعراء 2/615 و732 الوافی بالوفیات 17/231 تذکرة الحفاظ 1/40 العبر 1/65 نکت الهمیان 180 سیر اعلام النبلاء 3/331.

 

عبدالله ـ ابن مُسکان (زنده در نیمه دوم قرن دوم هجری)

 

ابومحمد عبدالله بن مُسکان.

از موالی قبیله عنزه1 و از اصحاب امام صادق(علیه السلام)بود.2 از آن حضرت3 و امام کاظم(علیهما السلام)4 نیز روایت نقل کرده است. شیخ مفید در رساله عددیّة، ابن مُسکان را از فقهای اصحاب امام باقر و امام صادق(علیهما السلام)دانسته و یادآور شده که وی از محدثان بزرگی است که حلال و حرام شریعت از آنها اخذ شده و تألیفات ایشان بلا شک، از امّهات تألیف های امامیه و معتبر است.5 به علاوه، از محدثانی چون محمد بن علی حلبی،6 حسن بن علی سرّی و سلیمان بن خالد7 روایاتی نقل کرده است. کسانی مانند حسین بن هاشم و محمد بن سنان نیز از او روایت کرده اند.8 برخی ابن مسکان را از اصحاب اجماع دانسته و گفته اند که علمای امامیه اتفاق دارند هر چه را که ایشان تصدیق و تأیید کرده و بر آن صحّه گذارده اند، صحیح و قابل پذیرش است.9 وی دارای آثار و تألیفاتی نیز بوده که از دو مورد آن با عنوان کتاب فی الامامة و کتاب فی الحلال و الحرام یاد می کنند.10 نجاشی گوید که وی در زمان ابوالحسن(علیه السلام)و پیش از حادثه درگذشت،11 گرچه مراد از ابوالحسن را امام هشتم نیز احتمال داده اند،12 لیکن همان امام کاظم(علیه السلام)درست تر به نظر می رسد، چون سخنی از همراهی او با امام رضا(علیه السلام)نیست. بنابراین، می توان وفات ابن مُسکان را در نیمه دوم قرن دوم دانست.

 

پی نوشت ها


[1] ـ رجال الطوسی 264 رجال النجاشی 2/9.
[2] ــ رجال الطوسی 264 رجال البرقی 19.
[3] ــ الرسالة العددیه 33 الاکمال 7/198.
[4] ــ رجال النجاشی 2/9 خلاصة الاقوال 106.
[5] ــ الرسالة العددیه 25 و 33.
[6] ــ رجال النجاشی 2/10.
[7] ــ تهذیب الاحکام 5/233 و 273.
[8] ــ رجال النجاشی 2/10 جامع الرواة 1/507.
[9] ــ اختیار معرفة الرجال 375 الفهرست (طوسی) 196.
[10] ــ رجال النجاشی 2/10 رجال ابن داود 510.
[11] ــ رجال النجاشی 2/10.
[12] ــ تنقیح المقال 2/216.*

 

دیگر منابع: المؤتلف و المختلف (دارقطنی) 4/2093 الذریعه 2/329 معجم رجال الحدیث 1/324 نقد الرجال 207 معالم العلماء 74 نضد الایضاح 196

عبدالله ـ ابن مقفّع (109 ـ 142 هـ )

 

ابومحمد عبدالله بن دادویة بن مقفّع، معروف به ابن مقفّع.

 

وی اهل جُور، گور یا همان فیروزآباد فارس بود و ظاهراً در همان جا زاده شد.1 الندیم می نویسد که نام وی در فارسی روزبه، و کنیه اش قبل از اسلام ابوعمرو بود.2 سال ولادت وی به اختلاف 106 یا 109هـ نقل شده است.3 او هنوز کودک بود که با پدر به بصره رفت. پدر به تربیتش همت گمارد و ادبا را گرد او جمع می کرد یا او را به مجالس ایشان می برد. سپس دو مرد بَدَوی به نام های ابوالغول و ابوالجاموس را که از فصحای عرب بودند و پیوسته به بصره می رفتند، به آموزش او گماشت. زمانی نیز برای عامر بن ضباره، از سران برجسته لشکر ابن هبیره دبیری می کرد. در آن شهر به خدمت خاندان عباسی یعنی علی بن عبدالله، عموی سفاح و منصور درآمده و از میان آن خانواده بیشتر به عیسی بن علی متمایل بود و در همین زمان بود که با رهنمونی عیسی بن علی اسلام آورد.4 ابن مقفّع مدتی سمت دبیری و کتابت را بر عهده داشت. در کرمان دبیر عمربن هبیره بود و در آن زمان ثروت کلانی به دست آورد5 و در نزاع سیاسی بین امویان و عباسیان، کرمان را ترک کرده و به بصره برگشت.6

او شخصیتی فرهنگی در تاریخ اسلام به شمار می رود و نویسنده ای برجسته و توانا،7 ادیبی فاضل8 و در بلاغت و فصاحت سرآمد زمان خود بود.9 زبان مادری او فارسی بود، اما عربی را نیک آموخته بود، از همین رو متون پهلوی را به عربی ترجمه می کرد.10 قفطی می گوید که ابن مقفع اولین مسلمانی است که به ترجمه

نام کتاب : دائرة المعارف مؤلفان اسلامی نویسنده : ---    جلد : 1  صفحه : 454
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست