نام کتاب : دائرة المعارف مؤلفان اسلامی نویسنده : --- جلد : 1 صفحه : 484
دیگر منابع: فوات الوفیات 2/229 النجوم الزاهره 3/86 مروج الذهب 4/290 تهذیب الکمال 16/73 تاریخ الاسلام 21/207 تذکرة الحفاظ 2/678 تقریب التهذیب 1/447 العبر 1/404 الذریعه 22/31 الکامل فی التاریخ 7/468 معجم المؤلفین 6/131 تاریخ الخلفاء 368 و 376 الوافی بالوفیات 17/519.
عبدالله ـ قطان (م اندکی پس از 240 هـ )
ابومحمد عبدالله بن سعید بن محمد بن کُلاّب قطان، مشهور به ابن کلاّب.
از متکلمان زمان مأمون عباسی (خلافت 198 ـ 218 هـ ) بود1 که در بصره می زیست و در رأس دانشمندان علم کلام در بصره قرار داشت. داود ظاهری از شاگردان اوست. بعضی حارث محاسبی را نیز از شاگردان او دانسته اند. پیروان او را نیز کُلاّبیّه خوانده اند و بعضی از آنها به ابوالحسن اشعری پیوستند.2 ابوالحسن اشعری بعضی از عقاید و نظرات او را در مورد اسما و صفات باریتعالی در کتاب مقالات الاسلامیین نقل کرده است.3 الندیم او را از حشویه دانسته است.4 «حشویه» لقب تحقیرآمیزی است که بعضی از علمای کلام مانند معتزله به اصحاب حدیث دادند، زیرا اینان غالباً قائل به تجسّم و تشبیه خداوند بودند.5 ابن حجر می گوید: منظور الندیم از اینکه او از حشویه بوده، این است که بر طریق پیشینیان، آیات و احادیث مربوط به صفات خدا را تأویل نمی کرده و به ظاهر آن استدلال می کرده است.6 به گفته الندیم، ابن کُلاّ ب با عباد بن سلمان نیز مناظراتی داشته و از عقاید او این بوده که می گفت: کلام خدا همان خداست7 و به بیان دیگر اینکه خداوند را کلامی مسموع نیست و جبرئیل چیزی از خداوند نشنیده است و آنچه را که به پیغمبران ابلاغ می کند از خدای متعال نمی شنود، بلکه به او الهام می گردد و بدون کلام آن را به پیغمبران می رساند8 و خلاصه اینکه کلام خدای متعال ازلی و قائم به ذات اوست و تورات، انجیل، زبور و قرآن همه یک چیز بیشتر نیستند و همه آنچه را می شنویم حکایتِ کلام خدای متعال است.9 الندیم گوید: به جهت همین عقاید، عباد بن سلمان او را نصرانی می خوانده است و ابوالعباس بغوی هم از فیشون نصرانی نقل کرده که اگر او زنده می ماند ما مسلمین را به دین نصرانیت در می آوردیم.10 به گفته سبکی، از آنجا که عباد بن سلمان از رؤسای معتزله بوده، از این رو آنچه در حق ابن کُلاّب می گوید اعتباری نداشته و به منظور تشنیع بر او بوده است. به هر حال او از اهل سنت است و نه او و نه کسی که از کمترین قوه تمییز برخوردار باشد، نمی گوید که کلام خدا همان خداست.11 ذهبی نیز معتقد است: تهمت هایی که بر او زده اند باطل و بی اساس است، بلکه او نزدیک ترینِ متکلمان به سنت پیغمبر(صلی الله علیه وآله) بوده است.12 وفات ابن کُلاّب اندکی پس از سال 240 هـ واقع شده است.13 تألیفات وی عبارت اند از: خلق الافعال الرّد علی المعتزلة و الصفات.14 شیخ مفید (م413 هـ ) در ردّ این کتاب، الرّد علی ابن کُلاّب فی الصفات را نوشته است.15
پی نوشت ها
[1] ـ لسان المیزان 3/290. [2] ــ سیر اعلام النبلاء 11/174. [3] ــ مقالات الاسلامیین 1/249 و 2/225. [4] ــ الفهرست 230. [5] ــ فرهنگ فرق اسلامی 159. [6] ــ لسان المیزان 3/290. [7] ــ الفهرست 230. [8] ــ فرهنگ فرق اسلامی 159. [9] ــ مذاهب الاسلامیین 1/165 و 473. [10] ــ الفهرست 230. [11] ــ طبقات الشافعیة الکبری 2/299. [12] ــ سیر اعلام النبلاء 11/174. [13] ــ طبقات الشافعیة الکبری 2/299. [14] ــ الفهرست 230. [15] ــ رجال النجاشی 2/329.*
دیگر منابع: الفصول المختاره 45 الجمل (مفید) 58 و 59 الانساب 5/116 الذریعه 10/178 هدیة العارفین 1/440 الملل و النحل 1/93 المنیة و الأمل 23 و 109 الاکمال 7/136 طبقات الشافعیه (عبادی) 70 الاعلام 4/90 معجم المؤلفین 6/59.
عبدالله ـ قُطْرَبُّلی (م 292 هـ )
ابومحمد عبداللّه بن حسین بن سعد (سعید) قُطربُّلی کاتب.
از زندگی وی اطلاعات اندکی در دست است. از نسب او بر می آید که اهل قُطربُّل، روستایی در اطراف بغداد1 باشد. وی از دانشمندان شیعه و از یاران خاص امام حسن عسکری(علیه السلام) و از بزرگان ادبیات عرب (صرف، نحو و لغت) بود که آن را نزد ابوالعباس ثعلب، نحوی و ادیب مشهور (م 291 هـ ) فراگرفت.2 ابومحمد قُطربُّلی شاعر هم بود و با ادیبان و شاعران هم عصرش همانند ابوالعباس محمد بن یزید مبرّد، عبدالله بن معتز و بُحتری معاشرت و همنشینی داشته و در سال 279 هـ در یک جلسه حضور داشته اند.3 در جریان لشکرکشی یعقوب لیث صفاری به سوی عراق، موفق برادر خلیفه معتمد (خلافت 256 ـ 279) صاعد بن مخلد را به جنگ یعقوب فرستاد، اما صاعد به مناطق ایران که رسید، رفتارهای ناپسندی از خود بروز داد و موجب احضارش از سوی موفق به واسط شد. قُطربُّلی در این باره و همچنین
نام کتاب : دائرة المعارف مؤلفان اسلامی نویسنده : --- جلد : 1 صفحه : 484