responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف مؤلفان اسلامی نویسنده : ---    جلد : 1  صفحه : 544

247 ـ 248 هـ ) متصل بود و ایشان را مدح کرده و صله می ستاند و سپس به سال 249 هـ از سامرا به بحرین رفت و ادعا کرد که وی علی بن عبدالله بن محمد بن فضل بن حسن بن عبیدالله بن عباس بن علی بن ابی طالب(علیه السلام)است و در منطقه هجر، ناحیه ای در بحرین مردم را به خود فرا خواند و عده بسیاری را به دور خود جمع نمود. در سال 254 هـ به بصره رفت و افرادی چون علی بن ابان مهلّبی به وی گرویدند و چون پسر، همسر و کنیزش در بصره گرفتار شده و به زندان افتادند، با تنی چند به بغداد رفت و یک سال در آنجا اقامت گزید و پس از آنکه حاکم بصره، محمد بن رجاء عزل شد و تمامی زندانیان رهایی یافتند، وی دوباره به بصره بازگشت و عده زیادی به دورش گرد آمدند. در شوال سال 255 وی در فرات بصره خروج کرد و خود را علی بن محمد بن احمد بن عیسی بن زید بن علی(علیه السلام) بن حسین(علیه السلام)بن علی بن ابی طالب(علیه السلام)خواند، ولی برخی وی را علی بن محمد بن عبدالرحیم دانسته و نسبش را به قبیله عبدقیس می رسانند و مادرش را دختر علی بن رحیب بن محمد از قبیله بنی اسد بن خزیمه ذکر نموده اند.3 خروج صاحب زنج در زمان مهتدی (خلافت 255 ـ 256 هـ ) بود، اما به سال 257 هـ به بصره غلبه کرده و امور آن شهر را به دست گرفت. وی هم رأی با ازارقه، شاخه ای از خوارج بوده و همه گناهان را شرک می دانست و لیکن خود به احدی رحم نمی کرد و همه را به قتل می رسانید.4 صاحب زنج در جنگ های زیادی که نمود، به مناطقی چون ابله، آبادان، اهواز و واسط تسلط یافت. وی شهری به نام مختاره ساخت و سال ها در آن مقاومت نمود.5 سرانجام پس از پانزده سال جنگ و خونریزی، در سال 270 هـ این شهر به دست لشکریان موفق عباسی محاصره شد. وی با امان دادن به برخی از نیروهای صاحب زنج، در شهر نفوذ کرد و بر صاحب زنج دست یافته و او را به قتل رسانید.6 گفته شده که امام حسن عسکری(علیه السلام)صاحب زنج را از خودشان ندانسته اند. ابوالحسن عیسی بن علوی به نقل از محمد بن حسن بن احمد بن ولید می گوید که صاحب زنج از علویان است، هر چند علویان و شیعه بر وجه تقیّه او را از خود دور می دارند. بیشتر نسب شناسان بر نسب وی طعن وارد کرده اند.7 اول کسی که وقایع صاحب زنج را تألیف نمود، محمد بن حسن بن سهل برادرزاده فضل بن سهل وزیر مأمون عباسی (خلافت 198 ـ 218 هـ ) بود.8 صاحب زنج دیوان شعری دارد که به نام دیوان مفرد هم ذکر شده9 و احمد جاسم نجدی آن را جمع کرده است.10

پی نوشت ها

 


[1] ـ مروج الذهب 4/568. 2 ـ سیر اعلام النبلاء 13/129. 3 ـ الکامل فی التاریخ 7/205.
[4] ــ تاریخ ابن خلدون 4/24.
[5] ــ سیر اعلام النبلاء 13/129.
[6] ــ تاریخ الطبری 9/654.
[7] ــ لغت نامه دهخدا 9/13010. 8 ـ مروج الذهب 4/568.
[9] ــ الذریعه 9/575.
[10] ــ الاعلام 4/324.

دیگر منابع: تاریخ الاسلام 20/138 العبر 1/387 دول الاسلام 149 البدایة و النهایه 11/41 عمدة الطالب 322 المنتظم 12/85 معجم الشعراء 130 شذرات الذهب 2/155.

علی ـ صالح (م قرن سوم هجری)

 

ابوالحسن علی بن عبیدالله بن حسین صالح.

پسر عبیدالله اعرج و نوه حسین اصغر فرزند امام سجاد(علیه السلام)است که در مدینه می زیست1 و از یاران خاص امام کاظم و امام رضا(علیهما السلام)بود. علی را عابد و زاهدترین فرد آل ابی طالب در زمان خویش2 و مستجاب الدعوه خوانده اند.3 همچنین او و همسر و دختر عمویش ام سلمه، به زوج صالح شهرت داشتند.4 وی در آغاز بر مذهب زید بود، اما به مرور عقیده اثنی عشری را پذیرفت.5 گویا از همین روست که به رغم اشتیاق به دیدار امام رضا(علیه السلام)، از آن روی گردان بود و با ترغیب دوستش سلیمان بن جعفر، به هنگامی که کسالتی بر امام عارض شده بود، به عیادت آن حضرت رفت. امام او را بسیار تکریم کرد و علی شادمان بازگشت. زمانی علی بن عبیدالله مریض شد و امام رضا(علیه السلام)به عیادت او رفت. پس از خروج امام از خانه او همسرش که پشت پرده بود، بیرون آمد و با اشتیاق خود را بر جای امام انداخت و آنجا را می بوسید و دست می کشید، وقتی سلیمان این ماجرا را به امام گزارش داد، حضرت فرمود: علی، همسرش و فرزندش اهل بهشت اند.6 رجال شناسان این واقعه و فرموده امام را دلیل اخلاص، جلالت، مدح و رجوع او به حق دانسته اند.7 هنگامی که ابوالسرایا عزم قیام علیه مأمون عباسی (خلافت 198 ـ 218 هـ ) داشت، در پی یک رهبر معنوی برآمد، از این رو نصر بن شبیب به نمایندگی از او در سفر حج به مدینه رفت و جویای بازماندگان اهل بیت(علیهم السلام)شد. چند نفر از جمله علی بن عبیدالله معرفی شدند، اما علی به زهد و عبادت مشغول بود و جوابی از او نگرفتند. عبدالله بن موسی بن عبدالله محض هم از ترس جان با هیچ کس ملاقات نمی کرد، به همین خاطر با

نام کتاب : دائرة المعارف مؤلفان اسلامی نویسنده : ---    جلد : 1  صفحه : 544
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست