نام کتاب : دائرة المعارف مؤلفان اسلامی نویسنده : --- جلد : 1 صفحه : 551
1 [1] ـ تاریخ الاسلام 12 اعیان الشیعه 8/233. [12] ــ تاریخ بغداد 11/403. [13] ــ اعیان الشیعه 8/233. [14] ــ تاریخ بغداد 11/403 و النجوم الزاهره 2/130. [15] ــ تاریخ الاسلام 12/299. [16] ــ خلاصة تهذیب تهذیب الکمال 7/313. [17] ــ التاریخ الکبیر 6/268. [18] ــ تاریخ بغداد 11/403. [19] ــ الفهرست (الندیم) 38. [20] ــ الذریعه 19/15. [21] ــ همان 15/231. [22] ــ همان 24/139. [23] ــ کشف الظنون 2/1179. [24] ــ همان 5/668. [25] ــ همان 4/289. [26] ــ همان 4/332. [27] ــ همان 4/345. [28] ــ همان 4/350.*
ابوالحسین (ابوالحسن) علی بن مهدی بن علی بن مهدی کسروی اصفهانی طبری نحوی.
او را اصفهانی و از فقیهان شافعی مذهب شمرده اند.1 کسروی از شاگردان بنام ابوالحسن اشعری بود و علم کلام را نزد او آموخت. وی معلم پسر علی بن یحیی بن منجم بود2 و از پدرش جاحظ، محمد بن منصور زاج و دیک الجن عبدالسلام حمصی (م 235 هـ ) روایت کرده است. علی بن یحیی بن منجم، ابوعلی کوکبی و سعید بن هاشم طبرانی از او روایت کرده اند.3 علمای اهل سنت او را ادیبی نکته سنج، آشنا و مطلع به کتاب العین خلیل بن احمد و همچنین شاعر، نحوی، متکلمی زبردست و مؤلف کتاب های فراوان در علوم مختلف معرفی کرده و گفته اند: ابوالحسن کسروی ابتدا به هارون بن علی بن یحیی ندیم ادبیات آموخت و سپس به ابونجم بدر معتضدی که از موالی معتضد عباسی (خلافت 279 ـ 289 هـ ) بود، پیوست و از سال 283 تا سال 289 هـ والی اصفهان گردید و سرانجام در دوره همین خلیفه و در سال مرگ همو درگذشت.4 آثار او عبارت اند از: الاعیاد والنواریز مراسلات الأخوان و محابات (مجاوبات) الخلان5 مناقضات من زعم انه لاینبغی ان یقتدی القضاة فی مطاعمهم بالائمه6 الخلفاء (این کتاب را به کسروی کاتب هم نسبت داده اند) الخصال که در آن اشعار، امثال و حکم را گرد آورده بود7 و تأویل الاحادیث المشکلات الوارده فی الصفات.8*
دیگر منابع: معجم الشعراء 131 روضات الجنات 5/104 ایضاح المکنون 1/463 دائرة المعارف الشیعیة العامه 13/393 لغت نامه دهخدا 10/14347.
علی ـ کلابی (م 228 هـ )
ابوالحسن علی بن عثام بن علی عامری کوفی کلابی.
از دانشمندان و فقیهان کوفه بود.1 از احمد بن حنبل، حفص بن غیاث، حماد بن زید و عبدالله بن مبارک روایت کرده2 و ابوحاتم محمد بن ادریس در شهر ری از وی حدیث شنیده است.3 افرادی چون احمد بن سعید دارمی، سلمة بن شبیب و سهل بن عاصم از وی روایت کرده اند. علی بن عثام در سال 205 هـ مصادف با تشکیل دولت طاهریان وارد نیشابور شد. زمانی که عبدالله بن طاهر حاکم شد، از او خواست تا در مجالس دربار شرکت کند، ولی وی خودداری کرد و اسحاق بن راهویه را شفیع خود قرار داد. آن گاه در سال 225 هـ جهت انجام مناسک حج از نیشابور به طرف مکه روانه گردید و از آنجا به طرسوس رفت و ساکن شد. رجالیون او را با اوصافی چون ثقه، ادیب، فقیه، حافظ، زاهد و یگانه عصر خود ستوده اند. برای وی دشوار بود که برای هر کس حدیث نقل کند. خود او می گوید: برخی که حدیث می آموزند، به غلط می افتند و برخی دیگر حدیث را تصحیف می کنند و دسته دیگر برای اینکه به رخ دیگران بکشند و به جدل گرایند، حدیث فرا می گیرند و من نمی توانم برای آنان حدیث نقل کنم. بله، اگر کسی اهتمام در امر دین داشته باشد، دیگر من به خودم اجازه نمی دهم که برای او حدیث نکنم. از دیگر ویژگی های او این بود که تنها به حمام می رفت و به حمامی مقداری درهم می داد تا حمام را برای او خالی کند.4 ابن عثام در سال 228 هـ در شهر طرسوس درگذشت.5 آثار او کتاب النسیب و کتاب الملح می باشد. همچنین بین او و ابن کناسه (ابویحیی محمد بن عبدالله بن کناسه اسدی کوفی متوفای 209 هـ ) مسائلی رد و بدل شده است.6
پی نوشت ها
[1] ـ الثقات 8/464. [2] ــ سیر اعلام النبلاء 10/569. [3] ــ الجرح و
نام کتاب : دائرة المعارف مؤلفان اسلامی نویسنده : --- جلد : 1 صفحه : 551