نام کتاب : دائرة المعارف مؤلفان اسلامی نویسنده : --- جلد : 1 صفحه : 85
اساتیدی چون هشام بن عمار،3 جبارة بن مغلّس و قتیبة بن سعید بهره گرفت.4 منابع رجالی اهل سنت او را محدثی حافظ، موثق و از فقها5 و علمای شهر نسف که به علم تفسیر و اختلاف آرای علما آگاهی داشت، برشمرده اند.6 ابراهیم حنفی مذهب7 و مدتی قاضی شهر خود بود.8 علی بن ابراهیم بن احمد، خلف بن محمد کرابیسی بخاری،9 عبدالمؤمن بن خلف و پسرش سعید بن ابراهیم از جمله شاگردان اویند.10 نسفی نوشته های بسیاری11 از جمله المسند، التفسیر12 و الاستقصاآت بر جای نهاد.13 سال مرگ وی را 294 یا 295 هـ آورده اند.14
پی نوشت ها
[1] ـ معجم البلدان 5/285. [2] ــ سیر اعلام النبلاء 13/493. [3] ــ تاریخ مدینة دمشق 7/225. [4] ــ تاریخ الاسلام 22/102. [5] ــ تاریخ مدینة دمشق 7/225. [6] ــ سیر اعلام النبلاء 13/493. [7] ــ الجواهر المضیئه 1/49. [8] ــ تاریخ الاسلام 22/102. [9] ــ تاریخ مدینة دمشق 7/225. [10] ــ تذکرة الحفاظ 2/686. [11] ــ همان. [12] ــ طبقات المفسرین 1/24. [13] ــ هدیة العارفین 1/4. [14] ــ معجم البلدان 5/285 النجوم الزاهره 3/164.*
دیگر منابع: العبر 1/428 الوافی بالوفیات 6/169 مختصر تاریخ دمشق 4/163 شذرات الذهب 2/218 کشف الظنون 1/436 الاعلام 1/74 معجم المؤلفین 1/115.
ابراهیم ـ نظّام (185 ـ 230 هـ )
ابواسحاق ابراهیم بن سیار بن هانی بصری، معروف به نظّام.
اجدادش از موالی آل زیاد بودند، اما یکی از پدرانش حریّت و آزادگی را به دست آورد.1 برخی هم آنان را از موالی بنی حارث بن عباد ضبعی، تیره ای از بنی قیس بن ثعلبه به شمار آورده اند2 که در بصره زاده شد و رشد یافت و نزد دایی اش ابوالهذیل علاف (م 227 یا 235 هـ ) دانش آموخت. او با استاد خود مناظره هم داشته است.3 سپس به منظور کسب دانش بیشتر به بغداد سفر کرد و از دانشمندان بغداد کسب علم کرد.4 در نامگذاری ابراهیم به نظّام، گفته شده است که هوادارانش علت آن را زیبایی بیانش در نظم و نثر دانسته اند، اما مخالفانش دلیل آن را گویا ساختن چیزی شبیه تسبیح و فروش آن در بازار بصره قلمداد کرده اند. همچنین گویند که ابراهیم نظّام در جوانی با گروه هایی از قبیل ثنویه، سُمَینه (قومی در هند که دهری و قائل به تناسخ بودند) و فلاسفه ملحد معاشرت و همنشینی داشت و از اینان مطالبی فراگرفت، به گونه ای که این آموزه ها در آرا و اندیشه های او تأثیر گذاشت.5 ابراهیم متکلمی برجسته و تیز هوش و از بزرگان اهل نظر بر مشرب معتزله به شمار می رفت.6 سید مرتضی ضمن ستودن دقت و غوص در معانی و دانش کلامی اش، می گوید که پدرش او را نزد خلیل بن احمد فراهیدی، ادیب و لغوی مشهور برد تا تعلیم دهد. خلیل گفت: باید او را بیازماید و از ابراهیم خواست شیشه ای را که در دست استاد بود، توصیف نماید. ابراهیم به تفکیک و با نظر خواستن از استاد، خوبی ها و معایب شیشه را بیان کرد. آن گاه خلیل بن احمد از وی خواست درخت خرمایی را که در حیاط خانه بود، وصف کند و او همانند شیشه توصیف کرد. خلیل گفت: فرزندم ، من به آموختن از تو محتاج ترم.7 روزی نظّام با حسین بن محمد بن عبدالله نجار، از بزرگان جبریه و رئیس فرقه نجاریه در خانه یکی از دوستانش ملاقات و مناظره کرد و در پایان، لگد محکمی به نجار کوبید و بیرونش راند. همین ضربه باعث مرگ نجار شد.8 گویند که روزی هارون وی را با حسنیه، کنیز امام صادق(علیه السلام) برای مناظره دعوت کرد و ابراهیم در این مناظره مغلوب شد.9 نظّام در فلسفه طبیعی و الهی متبحر بود و به آثار مکتوب فلسفی آشنایی کامل داشت.10 وی عقاید کلامی ویژه ای داشت و فرقه ای از معتزله مشهور به نظّامیه پیروان او بودند.11 این فرقه با گروه های دیگر معتزله مناقشات طولانی داشت، از این رو فِرَق دیگر علیه نظّام و پیروانش ردّیه های بسیار نوشته و او را به کفر و زندیق بودن متهم نمودند.12 ابراهیم نظّام دشمن سرسخت اهل حدیث بود، به همین خاطر آنان در متهم کردن او به عقاید انحرافی نقش اساسی دارند.13 ذهبی برخی از عقاید او را این گونه می آورد: خدا قدرت بر ظلم و شر و بیرون آوردن جهنمیان از دوزخ را ندارد. وی دین برهمن ها را داشت و منکر نبوت و بعثت بود و آن را پنهان می کرد،14 اما عنوان نوشته هایش خلاف آن را ثابت می کند و چنین برمی آید که شماری از این آثار را در دفاع از خود نگاشته باشد.
همچنین نظّام به شیعه گری و رفض متهم شده و گفته اند که او اجماع و قیاس را در مسائل شرعی حجت نمی دانست و معتقد بود که تنها قول امام معصوم حجت است. با بدگویی و سرزنش بزرگانی از صحابه می گفت: امامت تنها با نصّ و تعیین رسول خدا(صلی الله علیه وآله) ثابت می شود و ایشان در چند جا، آشکار و روشن به امامت علی(علیه السلام)تصریح کرده است اما عمر به خاطر بیعت با ابوبکر، این امر را پنهان
نام کتاب : دائرة المعارف مؤلفان اسلامی نویسنده : --- جلد : 1 صفحه : 85