نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودی جلد : 1 صفحه : 11
70 گفتند: به خاطر ما از پروردگارت بخواه تا براى ما چگونگى آن را روشن گرداند، كه اين گاو بر ما بازشناخته نيست [1] و ما اگر خداوند بخواهد رهياب خواهيم بود. 71 گفت: او مىفرمايد كه آن، گاوى است نه رام، كه زمين را شيار مىزند و نه به كشت آب مىدهد، تندرست است بىهيچ خالى در آن، گفتند: اكنون حقّ (جستار) را (بجاى) آوردى و آن را سر بريدند و نزديك بود كه اين كار را انجام ندهند. 72 و (ياد كنيد) آنگاه را [2] كه انسانى را كشتيد و در آن (با هم) به ستيزه برخاستيد و خداوند چيزى را كه پنهان مىكرديد آشكار كرد [3]. 73 بارى، گفتيم با پارهاى از آن (گاو) بر اين (كشته) بزنيد، [4] اين چنين خداوند مردگان را زنده مىكند و نشانههاى خود را به شما نشان مىدهد، باشد كه خرد ورزيد. 74 باز از پس آن، دلهايتان به سختى گراييد چونان سنگها بلكه سختتر زيرا بىگمان از برخى سنگها جويبارها فرا مىجوشد و برخى مىشكافد و از آن آب بيرون مىزند و برخى از بيم خداوند فرو مىغلتد و خداوند از آنچه انجام مىدهيد غافل نيست. 75 آيا اميد داريد كه (آن يهوديان) به (خاطر دعوت) شما ايمان بياورند با آنكه دستهاى از آنان سخن خداوند را مىشنيدند و آن را پس از آنكه در مىيافتند آگاهانه دگرگون مىكردند؟ 76 و هرگاه با كسانى كه ايمان آوردهاند ديدار كنند مىگويند: ما (نيز) ايمان آوردهايم و چون با يكديگر تنها شوند مىگويند: آيا آنچه را خداوند بر شما برگشوده است به آنان [5] مىگوييد تا با آن در پيشگاه پروردگارتان با شما چون و چرا كنند، آيا خرد نمىورزيد؟ [1]. اشتباه: بازنشناختن- فرهنگ تازى به پارسى، ص 43. [2]. اذ: تأتى ظرفية و فجائية و تعليليّة. الظّرفية و لها اربعة احوال ... الثّانى: ان تكون معفولا به ... و الغالب على «اذ» المذكورة فى اوائل القصص فى القرآن الكريم ان تكون مفعولا به، بتقدير «و اذكر»- عبد الغنى الدّقر، معجم النحو، چاپ افست انتشارات قيام (قم)، ص 5. [3]. در اصل: خداوند بيرون افكننده چيزى بود كه پنهان مىكرديد. [4]. تا زنده شود و قاتل خود را معرفى كند. [5]. يعنى به مسلمانان.
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودی جلد : 1 صفحه : 11