نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودی جلد : 1 صفحه : 13
84 و (ياد كنيد) آنگاه را كه از شما پيمان گرفتيم كه خون همديگر را نريزيد و يكديگر را از خانههاتان آواره نسازيد سپس اقرار كرديد در حالى كه خود (بر آن) گواهى مىدهيد. 85 آنگاه، اين شماييد كه يكديگر [1] را مىكشيد و دستهاى از خودتان را از خانههاشان بيرون مىرانيد در حالى كه با گناه و ستم به زيان آنها از يكديگر پشتيبانى مىكنيد و (با اين حال) اگر به اسيرى نزد شما آيند آنان را (بنابر حكم تورات) با دادن سربها آزاد مىكنيد با آنكه بيرون راندنشان بر شما حرام است. آيا به بخشى از كتاب (تورات) ايمان مىآوريد و به بخشى (ديگر) كفر مىورزيد؟ كيفر كسانى از شما كه چنين كنند جز خوارى در اين جهان چيست؟ و در رستخيز به سوى سختترين عذاب باز برده مىشوند؛ و خداوند از آنچه مىكنيد غافل نيست. 86 آنان، زندگانى اين جهان را به بهاى جهان واپسين خريدند؛ پس، نه از عذابشان كاسته مىشود و نه يارى خواهند شد. 87 و بىگمان به موسى كتاب بخشيديم و پس از وى پيامبران (ديگر) را در پى آورديم [2] و به عيسى پسر مريم برهانها (ى روشن) داديم و او را با روح القدس نيرومند كرديم [3]؛ پس چرا هرگاه پيامبرى، پيامى نادلخواه شما نزدتان آورد سركشى ورزيديد، گروهى را دروغگو شمرديد و گروهى را مىكشتيد؟ [4] 88 و گفتند: دلهاى ما در پوششى (پنهان) است [5]؛ (چنين نيست) بلكه خداوند آنان را براى كفرشان لعنت [6] كرده است از اين رو اندك ايمان مىآورند. [1]. الانفس على عشرة اوجه ... و الوجه الرّابع، انفسكم يعنى بعضكم بعضا.- الوجوه و النظاير فى القرآن، ص 805. [2]. تقفيه: چيزى را از پى چيزى فا (- وا) داشتن- مصادر اللغة، ص 176. [3]. تأييد: نيرومند كردن- فرهنگ تازى به پارسى، ص 149/ نيز- مصادر اللغة، ص 191. [4]. در اصل: دو فعل آخر آيه، با دو زمان متفاوت آمده است. [5]. رجوع فرماييد به مقاله «دلهاى ناپاك» از سيد على قلى قرايى، مجله ترجمان وحى، شماره 9، شهريور 1380، كه در آن، نويسنده مقاله، قلوب غلف را دلهاى نامختون مىداند و آن را به معنى دلهاى ناپاك مىگيرد. [6]. لعنت: نفرين، فردوسى مىفرمايد: فريدون شد و زو ره دين بماند به ضحّاك بدبخت نفرين بماند
- فرهنگ بزرگ سخن، ج 8. اما چون به نظر من، نفرين در برابر لعنت، خاصّه از سوى خداوند- عزّ اسمه- رسا نبود. همان لعنت را در ترجمه به كار بردم.
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودی جلد : 1 صفحه : 13