نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودى، سيد على جلد : 1 صفحه : 146
138 و به پندار خويش گفتند كه: اين چارپايان و اين كشتزار حرام است [1] جز آن كس كه ما بخواهيم آن را نبايد بخورد و چارپايانى است كه (سوار شدن بر) پشت آنها حرام است و چارپايانى است كه نام خداوند را (در ذبح) بر آنها نمىبرند؛- (همه) براى دروغ بافتن بر اوست [2]- به زودى (خداوند) براى دروغى كه مىبافتند كيفرشان مىدهد. 139 و گفتند: آنچه در شكم اين چارپايان است ويژه مردان ماست و بر زنان ما حرام است و اگر مرده (به دنيا آمده) باشد همه در آن شريكند؛ به زودى (خداوند) كيفر (اين) وصف آنان را مىدهد كه او فرزانهاى داناست. 140 به راستى آنان كه فرزندان خويش را از بىخردى به نادانى كشتند و آنچه خداوند روزى آنان كرده بود با دروغ بافتن به خداوند حرام دانستند زيان كردند، بىگمان گمراه شدند و رهيافته نبودند. 141 و اوست كه باغهايى با داربست و بىداربست و خرمابن و كشتزار با خوردنىهايى گوناگون و زيتون و انار، همگون و ناهمگون آفريده است؛ از ميوهاش چون بار آورد بخوريد و حقّ (مستمندان) را از آن، روز درو (يا چيدن) آن بپردازيد و گزافكارى نكنيد كه او گزافكاران را دوست نمىدارد. 142 و از چارپايان (برخى را بزرگ) باربردار و (برخى ديگر را) كوچك [3] (آفريده است)؛ از آنچه خداوند روزى شما كرده است بخوريد و از گامهاى شيطان پيروى نكنيد كه او براى شما دشمنى آشكار است. [1]. مشركان، مزارع و چارپايانى را براى بتهاى خويش پيشكش كرده بودند كه استفاده از آنها جز بر خادمان بتكده ممنوع بود- الميزان، ذيل همين آيه. [2]. يعنى: بر خداوند است. [3]. الفرش: شتران خرد: كانّها تنفرش على الارض لصغرها- تراجم الاعاجم، ص 201.
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودى، سيد على جلد : 1 صفحه : 146