نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودى، سيد على جلد : 1 صفحه : 197
62 براى شما به خداوند سوگند مىخورند تا خرسندتان گردانند در حالى كه اگر مؤمنند سزاوارتر است خداوند و پيامبرش را خرسند گردانند. 63 آيا ندانستهاند كه هر كس با خداوند و پيامبرش دشمنى ورزد [1] بىگمان آتش دوزخ او راست در حالى كه در آن جاودان خواهد بود؛ خوارى سترگ اين است. 64 منافقان مىهراسند آيهاى به زيان آنان فرو فرستاده شود كه آنان را از آنچه در دلهاى ايشان است، آگاه گرداند بگو: ريشخند كنيد كه خداوند آنچه را كه از آن مىهراسيد آشكار خواهد كرد. 65 و اگر از آنان (از ريشخند كردنشان) بپرسى، به يقين مىگويند: ما تنها (در گفتوگو) فرو مىرفتيم و بازى مىكرديم [2] بگو: آيا خداوند و آيات وى و پيامبرش را ريشخند مىكرديد؟ 66 عذر نياوريد، كه پس از ايمان كافر شدهايد؛ اگر از گروهى از شما در گذريم گروهى (ديگر) را عذاب مىكنيم زيرا كه گناهكار بودهاند. 67 مردان و زنان منافق، همگون يكديگرند كه به كار ناپسند فرمان مىدهند و از كار شايسته باز مىدارند! و (در بخشش) ناخن خشكى مىورزند، خداوند را فراموش كردهاند و خداوند نيز آنان را از ياد برده است، بىگمان منافقانند كه نافرمانند. 68 خداوند به مردان و زنان منافق و كافران، آتش دوزخ را وعده كرده است كه در آن جاودانند، همان آنان را بس! و خداوند آنان را لعنت كرده است و عذابى پايدار خواهند داشت. [1]. من يحادد الله: من يخالفه و يعادّه- كلمات القرآن، ص 108. [2]. نخوض و نلعب: نتلهّى بالحديث قطعا للطّريق- همان. نيز: كنّا نخوض: گفتوگوى مىكرديم- فرهنگ ترجمه و قصههاى قرآن، ص 188/ خاض القوم فى الحديث: اى تفاوضوا فيه- مختار الصّحاح، ذيل خ و ض. [تفاوض: با هم مشورت كردن]
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودى، سيد على جلد : 1 صفحه : 197