نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودى، سيد على جلد : 1 صفحه : 209
7 به يقين آنان كه لقاى ما را اميد نمىبرند و به زندگى اين جهان خشنود و به آن دلگرمند و آنان كه از نشانههاى ما غافلند؛ 8 به سزاى آنچه مىكردند، جايگاهشان آتش است. 9 پروردگار كسانى كه ايمان آوردهاند و كارهاى شايسته كردهاند آنان را به (پاداش) ايمانشان راهنمايى مىكند؛ از بن (جايگاه) آنان در بوستانهاى پرنعمت جويبارها روان است. 10 دعاى [1] آنان در آن (بهشت) سبحانك اللّهم «پاكا كه تويى بار پروردگارا» ست و درودشان، «سلام» و پايان دعاشان، الحمد للّه ربّ العالمين «سپاس خداوند پروردگار جهانيان را». 11 و اگر خداوند براى مردم، همگون شتابى كه در خير دارند شرّ را پيش مىافكند عمرشان سر مىآمد پس ما كسانى را كه لقاى ما را اميد نمىبرند سرگردان در سركشىشان وا مىگذاريم. 12 و چون گزند به آدمى رسد ما را به پهلو خسبيده يا نشسته يا ايستاده فرا مىخواند و چون از او آن گزند [2] را بگردانيم به راه خود مىرود گويى ما را براى (زدودن) گزندى كه بدو رسيده بود فرا نخوانده است؛ بدين گونه در نظر گزافكاران كارهايى را كه مىكردند آراستهاند. 13 و بىگمان ما مردم دورههاى [3] پيش از شما را چون ستم كردند نابود كرديم در حالى كه پيامبرانشان براى آنها برهانها (ى روشن) [4] آوردند و آنان بر آن نبودند كه ايمان آورند؛ بدين گونه ما گروهى را كه گنهكارند كيفر مىدهيم. 14 سپس شما را پس از آنان در زمين جانشين كرديم تا ببينيم چگونه رفتار مىكنيد. [1]. الدّعوى: در لغت به معنى دعوت و فرا خواندن و دعا و نيز داورى است- مختار الصّحاح، ذيل د ع ا. [2]. در اصل: گزند او را [در ترجمه اگر «گزند او را» مىآمد، كژتابى داشت، گويى گزند ديده، خود گزند دارد]. [3]. القرن فى الناس: اهل زمان واحد- مختار الصّحاح، ذيل ق ر ن. [4]. يعنى: معجزهها.
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودى، سيد على جلد : 1 صفحه : 209