نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودى، سيد على جلد : 1 صفحه : 233
98 او در روز رستخيز، پيشاپيش قومش مىآيد و آنان را به دوزخ درمىآورد و بد آبشخورى است كه بدان درمىآيند. 99 و در اين (جهان) و روز رستخيز با لعنت بدرقه شدهاند؛ بد دهشى است كه به آنان مىدهند. 100 اين از اخبار شهرهاست كه داستان آن را براى تو مىگوييم برخى از آنها (هنوز) بر پايند و (برخى ديگر از روى زمين) برچيده شدهاند. 101 و ما به آنان ستم نكرديم كه خود به خويش ستم كردند و چون فرمان پروردگارت دررسيد خدايان ايشان كه به جاى خداوند (به پرستش) مىخواندند هيچ به كارشان نيامدند و جز نابودى [1] چيزى بر آنان نيفزودند. 102 و چنين است فرو گرفتن پروردگارت، چون شهرهايى را كه ستمكار باشند فرو گيرد بىگمان فرو گرفتن وى دردناك سخت است. 103 به راستى در اين، نشانهاى است براى كسى كه از عذاب جهان واپسين بيم دارد؛ آن روزى است كه مردم در آن فراهمند و آن، روز حضور (مردم) است. [2] 104 و ما آن را جز تا زمانى چند پس نمىافكنيم. 105 روزى كه (چون) فرا رسد، هيچ كس جز به اذن خداوند [3] سخن نمىگويد؛ برخى نگونبخت و برخى نيكبختاند. 106 اما آنان كه نگونبختاند در آتشاند، آنان را در آن داد و فرياد [4] ى است. 107 تا آسمانها و زمين بر جاست در آن (آتش) جاودانند جز آنچه پروردگارت بخواهد، بىگمان پروردگارت هر كارى بخواهد مىكند. [5] 108 و اما آنان كه نيكبخت شدهاند در بهشتند؛ تا آسمانها و زمين برجاست در آن جاودانند جز آنچه پروردگارت به دهشى پايدار بخواهد. [6] [1]. تتبيب: هلاك كردن، المستخلص، ص 92. [2]. و آن روزى است كه حاضر آيد اهل آسمان و اهل زمين. تاج التراجم، ج 3، ص 1040. [3]. در اصل: جز به اذن وى. [4]. زفير: بانگ خر/ شهيق: بانگ گوشخراش- فرهنگ واژهياب، ج 2، ذيل اين دو كلمه. [5]. در اصل: پروردگارت كننده هر چيزى است كه بخواهد. [6]. در اصل: بريده ناشدنى.
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودى، سيد على جلد : 1 صفحه : 233