نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودى، سيد على جلد : 1 صفحه : 250
6 و بدى (عذاب) را پيش از نيكى (آمرزش) از تو به شتاب مىخواهند در حالى كه (بر كافران) پيش از آنان كيفرها [1] رفته است و بىگمان پروردگارت با وجود ستم مردم آمرزگار آنهاست و به راستى پروردگارت سخت كيفر است. 7 و كافران مىگويند: چرا نشانهاى از پروردگارش بر او فرو فرستاده نشده است؟ تو، تنها بيمدهندهاى و هر گروهى رهنمونى دارد. 8 و خداوند مىداند كه هر مادينه چه در شكم دارد و بچّهدانها چه مىكاهند و چه مىافزايند و هر چيز نزد او اندازهاى دارد. 9 (خداوند) داناى نهان و آشكار، بزرگ والاست. 10 آن كس از شما كه سخن پوشيده دارد و آن كس كه آن را فاش گويد و نيز آن كس كه خود را در شب نهان سازد و آنكه در روز آشكارا روان باشد [2] (براى وى) يكسان است. 11 او را [3] از پيش رو و پشت سر فرشتگانى پيگيرند كه به فرمان خداوند، نگهبان وىاند. بىگمان خداوند آنچه را كه گروهى دارند دگرگون نمىكند (و از آنان نمىستاند) مگر آنها آنچه را كه در خويش دارند دگرگون سازند و چون خداوند براى گروهى بلايى بخواهد بازگشتى ندارد و آنان را در برابر وى سرورى نيست. 12 اوست كه برق [4] را كه هم بيمآور و هم اميدبخش است به شما مىنماياند و ابرهاى بارور را پديد مىآورد. 13 و تندر به سپاس او، او را پاك مىخواند و فرشتگان نيز از بيم وى (او را پاك مىخوانند) و آذرخشها را مىفرستد كه آنها را به هر كه مىخواهد مىرساند [5] و آنان درباره خداوند چالش مىورزند و او سخت كيفر [6] است. [1]. المثلة: بفتح الميم و ضمّ الثّاء، العقوبة و الجمع المثلات- مختار الصّحاح، ذيل م ث ل/ و المثلة: العقوبة و ما اصاب القرون الماضية من العذاب- معجم تفسير مفردات الفاظ القرآن، ص 829. [2]. السّارب: الذّاهب على وجهه فى الارض. فيروز آبادى، القاموس المحيط، چاپ سوم، بيروت، 1993، ص 124. [3]. يعنى: آدمى را. [4]. به يادداشت شماره 1، در ص 4 رجوع فرماييد. [5]. اصابت: فرا رساندن- مصادر اللغة، ص 58/ اصابت: رسيدن- فرهنگ تازى به پارسى، ص 48. [6]. در اصل: محال يعنى ترفند- فرهنگ واژهياب، ج 3، ذيل محال.
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودى، سيد على جلد : 1 صفحه : 250