نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودى، سيد على جلد : 1 صفحه : 259
25 به اذن پروردگارش هر دم بر خود را مىدهد و خداوند مثلها را براى مردم مىزند باشد كه پند گيرند. 26 و مثل كلمهاى پليد چون درختى پليد است كه از روى زمين ريشهكن شده باشد [1]، آن را هيچ پايدارى [2] نيست. 27 خداوند، مؤمنان را در زندگى اين جهان و جهان واپسين با گفتار استوار پا برجا مىدارد و خداوند ستمگران را بيراه مىگذارد و خداوند هر چه بخواهد انجام مىدهد. 28 آيا در (كار) كسانى كه ناسپاسى را جايگزين نعمت خداوند كردند و قوم خود را به «سراى نابودى» [3] درآوردند ننگريستهاى؟ 29 ... كه دوزخ است؛ در آن درخواهند آمد و بد جايگاهى است. 30 و براى خداوند، مانندهايى تراشيدند تا (مردم را) از راه او بيراه گردانند؛ بگو: (چند روزى در اين جهان) بهرهور گرديد كه بىگمان بازگشتتان به سوى آتش است. 31 به آن بندگان من كه ايمان آوردهاند بگو نماز را بر پا دارند و از آنچه به آنان روزى دادهايم پنهان و آشكار ببخشند پيش از آنكه روزى در رسد كه در آن نه سودايى است و نه دوستى [4]. 32 خداوند است كه آسمانها و زمين را آفريد و از آسمان آبى فرو فرستاد كه با آن از ميوهها براى شما روزى بر آورد و كشتى را براى شما رام كرد تا به فرمان او در دريا روان گردد و رودها را براى شما رام گردانيد. 33 و خورشيد و ماه را كه همواره روانند و نيز شب و روز را رام شما كرد. [1]. اجتثاث: از بن بر كندن يا بريدن- مصادر اللغة، ص 285. [2]. قرار: پايدارى، استوارى- فرهنگ عربى در فارسى معاصر، ص 165. [3]. دار البوار: دوزخ- فرهنگ تازى به پارسى، ص 324. [اين كلمه مركّب را در ترجمه تحت اللفظى «سراى نابودى» يا با تسامح و طنز «خراب آباد» مىتوان ترجمه كرد؛ اما معنى آن دوزخ است چنانكه دار السّلام، به معنى بهشت است به همين روى، خداوند هم در آيه بعد، «جهنم» را به عنوان «بدل» آن، ذكر فرموده است.] [4]. در اصل: نه دوستىيى ( «يى» به قرينه علامت نكره «سودايى»، حذف شد).
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودى، سيد على جلد : 1 صفحه : 259