responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودى، سيد على    جلد : 1  صفحه : 288


59 و چيزى ما را از فرستادن نشانه‌ها باز نداشت جز اينكه پيشينيان آن را دروغ مى‌شمردند و ما براى ثمود آن ناقه را روشنگرانه فرستاديم اما به آن ستم روا داشتند و ما نشانه‌ها را جز براى بيم دادن نمى‌فرستيم.
60 و (ياد كن) آنگاه را كه با تو گفتيم: پروردگارت به مردم چيرگى دارد و خوابى كه ما به تو نمايانديم و درخت لعنت شده در قرآن را جز براى آزمون مردم قرار نداديم و آنان را بيم مى‌دهيم اما جز سركشى بزرگ، به آنان نمى‌افزايد.
61 و (ياد كن) آنگاه را كه با فرشتگان گفتيم: براى آدم فروتنى كنيد و فروتنى كردند جز ابليس كه گفت: آيا براى كسى فروتنى كنم كه از گل آفريده‌اى؟
62 گفت: به من بگو آيا اين است آن كس كه بر من برتر داشتى؟ سوگند (مى‌خورم) كه اگر تا روز رستخيز مهلتم دهى، بى‌گمان بر زادگان او- جز اندكى- لجام خواهم نهاد. [1]
63 فرمود: برو كه از آنان هر كه از تو پيروى كند بى‌گمان دوزخ كيفر شماست، كيفرى تمام (و كامل).
64 و هر يك از آنان را كه بتوانى با آواى خويش بلغزان [2] و با سوارگان و پيادگان خويش بر آنان بتاز [3] و در دارايى‌ها و فرزندان آنان شريك شو و به آنها وعده بده! و شيطان جز وعده فريبنده به آنان نخواهد داد.
65 تو بر بندگان من چيرگى ندارى و پروردگارت (آنان را) كارساز [4]، بس.
66 پروردگار شماست آنكه در دريا كشتى را برايتان مى‌راند [5] تا از بخشش وى بهره بريد، او بر شما بخشاينده است.

[1]. احتناك: از بن و بيخ بر كندن و لبيشه (- لجام) نهادن بر دهان اسب- لسان التنزيل، ص 142. نيز- مصادر اللغة، ص 263: لويشه كردن ستور را و از بن بركندن.
[2]. الاستفزاز: سبك گردانيدن و فريفتن و بلغزانيدن، همان، ص 339.
[3]. جلب على فرسه يجلب جلبا بوزن يطلب طلبا، صاح به من خلفه و استحثّه و كذا اجلب عليه- مختار الصّحاح، ذيل ج ل ب.
[4]. وكيل: كار ران، نگهبان- دهخدا.
[5]. ازجاء: راندن و (نيز) واپس افكندن- فرهنگ مصادر اللغة، ص 69.

نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودى، سيد على    جلد : 1  صفحه : 288
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست