197 حجّ (در) ماههاى شناختهاى [1] (انجامپذير) است پس كسى كه در آن ماهها حجّ مىگزارد (بداند كه) در حجّ، آميزش [2] و نافرمانى و كشمكش (روا) نيست و هر كار نيكى كنيد خداوند بدان داناست؛ و رهتوشه برداريد و بهترين رهتوشه پرهيزگارى است، و اى خردمندان! از من پروا كنيد. 198 بر شما گناهى نيست كه (در ايام حج) بخششى از پروردگار خود بخواهيد [3] پس چون از عرفات رهسپار شديد در مشعر الحرام خداوند را ياد كنيد و او را همانگونه كه رهنمودتان داده است فرا ياد آوريد و بىگمان پيش از آن از گمراهان بوديد. 199 سپس از همانجا كه مردم رهسپار مىشوند رهسپار شويد [4] و از خداوند آمرزش بخواهيد، به راستى خداوند آمرزندهاى بخشاينده است. 200 پس چون آيينهاى ويژه حجّتان را انجام داديد خداوند را ياد كنيد چونان يادكردتان از پدرانتان يا يادكردى بهتر؛ از مردم كسانى هستند كه مىگويند: پروردگارا! (هر چه مىخواهى) در اين جهان به ما ببخش و آنان را در جهان واپسين بهرهاى نيست. 201 و از ايشان كسانى هستند كه مىگويند: پروردگارا! در اين جهان به ما نكويى بخش و در جهان واپسين هم نكويى ده و ما را از عذاب آتش نگاه دار. 202 آنان از آنچه به دست آوردهاند بهرهاى دارند و خداوند حسابرسى سريع است. [1]. كه عبارتند از: شوّال، ذو القعده و ذو الحجّه. [2]. يعنى آميزش جنسى. [3]. يعنى: كار و تجارت در ايام حج، مانعى ندارد. [4]. قريش و همپيمانهايشان هنگام حج، به جاى «عرفات» در «مزدلفه»، وقوف مىكردند به اين انگاره كه بر ديگران برترى دارند و اهل حرمند و نبايد از آن جدا گردند. خداوند در اين آيه فرمان مىدهد كه همه بايد از عرفات به مشعر بيايند. يا از وادى مشعر به منا بايد رفت نه از هر راهى كه مشركان مىروند. نيز- مصادر اللغة، ص 62.