نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودى، سيد على جلد : 1 صفحه : 371
84 و براى من در ميان آيندگان، نامى نيكو [1] بر جاى بگذار. 85 و مرا از ميراث بران بهشت پرنعمت بگمار. 86 و از پدرم [2] درگذر كه او از گمرهان است. 87 و مرا در روزى كه (همه) برانگيخته مىگردند، خوار مكن. 88 روزى كه در آن دارايى و فرزندان سودى نمىرسانند. 89 جز آن كس كه دلى بىآلايش نزد خداوند آورد. 90 و بهشت را براى پرهيزگاران نزديك مىدارند. 91 و دوزخ را براى گمرهان آشكار مىگردانند. 92 و به آنان مىگويند: آنچه به جاى خداوند [3] مىپرستيديد (اكنون) كجايند؟ 93 آيا به شما يارى مىرسانند يا خود را يارى مىدهند؟ 94 و آنان و گمرهان را سرنگون در آن (دوزخ) مىافكنند؛ 95 و همه سپاه ابليس را. 96 و در حالى كه با هم در آنجا ستيزه دارند مىگويند: 97 سوگند به خداوند، بىگمان در گمراهى آشكارى بوديم؛ 98 كه شما را با پروردگار جهانيان برابر مىداشتيم. 99 و ما را جز گنهكاران گمراه نكردند؛ 100 پس ديگر ما را نه ميانجىهايى است؛ 101 و نه دوست پرمهرى؛ 102 پس كاش ما را بازگشتى بود تا از مؤمنان باشيم. 103 بىگمان در آن نشانهاى است و بيشتر آنان مؤمن نبودند. 104 و به راستى پروردگار توست كه پيروزمند بخشاينده است. 105 قوم نوح پيامبران را دروغگو شمردند. 106 (ياد كن) آنگاه را كه برادرشان نوح بديشان گفت: آيا پرهيزگارى نمىورزيد؟ 107 من براى شما پيامبرى امينم. 108 پس، از خداوند پروا كنيد و از من فرمان بريد. 109 و من از شما براى اين (پيامبرى) پاداشى نمىخواهم، پاداش من جز با پروردگار جهانيان نيست. 110 پس، از خداوند پروا كنيد و از من فرمان بريد. 111 گفتند: آيا (سخن) تو را باور كنيم در حالى كه مردم فروپايهتر، از تو پيروى مىكنند؟ [1]. سعدى مىفرمايد: نام نيكو، گر بماند ز آدمى به كزو ماند سراى زرنگار
نام يعنى آوازه- مؤلف الميزان لسان صدق را فرزندى مىداند كه ابراهيم از خدا خواست تا در آخر الزمان به او دهد كه زبان صدق او باشد يعنى خدا كسى را در آخر الزّمان برانگيزد كه به دعوت وى قيام كند.- الميزان، ذيل همين آيه. [2]. يعنى: سرپرستم. [3]. عبارت (به جاى خداوند) به دليل موقوف المعانى بودن دو آيه مبارك 92 و 93، در ترجمه، از آيه 93 به آيه 92 انتقال يافت.
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودى، سيد على جلد : 1 صفحه : 371