نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودى، سيد على جلد : 1 صفحه : 395
78 (قارون مى) گفت: تنها براى دانشى كه خود داشتم آن را به من دادهاند، آيا نمىدانست كه خداوند پيش از او از نسلها كسانى را نابود كرده است كه از او توانمندتر و مالاندوزتر بودهاند؟ و از بزهكاران گناه آنان را نمىپرسند. [1] 79 آنگاه با زيورهايش در پيش قوم خويش آشكار شد؛ كسانى كه زندگى اين جهان را مىخواستند گفتند: اى كاش ما نيز همانند آنچه به قارون داده شده است مىداشتيم، بىگمان او را بهرهاى سترگ است. 80 و دانشوران گفتند: واى بر شما! پاداش خداوند براى آن كس كه ايمان آورد و كردارى شايسته دارد بهتر است و آن را جز به شكيبايان فرا نياموزند. 81 پس او و خانه او را به زمين فرو برديم آنگاه هيچ گروهى نداشت كه در برابر خداوند ياريش كنند و از كسانى نبود كه داد خويش مىستانند. [2] 82 و آنان كه ديروز جايگاه او را آرزو مىكردند پگاهان مىگفتند: آوخ! [3] گويى خداوند روزى را براى هر يك از بندگانش كه بخواهد فراخ مىدارد و (يا) تنگ مىگرداند و اگر خداوند بر ما منت ننهاده بود ما را نيز (در زمين) فرو مىبرد، آوخ! گويى كافران رستگار نمىگردند! 83 آنك سراى واپسين! آن را براى كسانى مىنهيم كه بر آنند تا در روى زمين، نه گردنكشى كنند و نه تباهى؛ و سرانجام (نيكو) از آن پرهيزگاران است. 84 هر كس كار نيك آورد، به از آن او راست و هر كس كردار زشت آورد (بداند) كسانى كه كارهاى بد انجام دادهاند جز (برابر) آنچه مىكردهاند كيفر داده نمىشوند. [1]. در اصل: بزهكاران از گناهشان پرسيده نمىشوند. [2]. انتصار: داد ستدن- فرهنگ مصادر اللغة، ص 251. [3]. وى: كلمهاى است كه در زبان عربى، وقت تعجب و پشيمانى گويند- المستخلص، ص 127.
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودى، سيد على جلد : 1 صفحه : 395