نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودی جلد : 1 صفحه : 4
17 داستان اينان، چون داستان كسانى است كه آتشى برافروزند و همين كه دور و برشان روشن شد، خداوند روشنايىشان را ببرد و آنان را در تاريكىها كه چيزى نمىبينند رها كند. 18 كرند، لالند، نابينايند پس (به سوى حق) باز نمىگردند. 19 يا چون (گرفتارانند زير) رگبار بارانى از آسمان كه در آن، تاريكىها و تندر و برقى [1] است؛ از (نهيب) آذرخشها، به پرهيز از مرگ، سرانگشتان در گوشها مىنهند- و خداوند، فراگير كافران است- 20 نزديك است آن برق، بينايىهاشان را بربايد؛ هرگاه براى آنان روشن شود در آن (روشنايى) راه مىافتند و چون بر آنها تاريك گردد وا مىمانند. و اگر خداوند مىخواست، شنوايى و بينايىهاشان را از ميان مىبرد؛ بىگمان خداوند بر هر كارى تواناست. 21 اى مردم! پروردگارتان را بپرستيد كه شما و پيشينيانتان را آفريد، باشد كه [2] پرهيزگارى ورزيد. 22 آنكه زمين را براى شما بستر و آسمان را سرپناهى [3] ساخت و از آسمان، آبى فرو فرستاد كه با آن از ميوهها براى شما روزىيى برآورد، پس براى خداوند، دانسته همتايانى نياوريد. 23 و اگر در آنچه بر بنده خود فرو فرستادهايم ترديدى داريد، چنانچه راست مىگوييد سورهاى همگون آن بياوريد و (در اين كار) گواهان خود را (نيز) در برابر خداوند، فرا خوانيد. 24 و اگر چنين نكرديد- كه هرگز نمىتوانيد كرد- پس، از آتشى پروا كنيد كه هيزم آن آدميان و سنگهاست؛ براى كافران آماده شده است. [1]. يا: درخش كه برابر فارسى برق است. هندوشاه گفته كه در پارسى كلمهاى نيست كه اول آن دال غير معجم باشد مگر درخش ... ابو شكور گفته: درخش ار بخندد به گاه بهار همانا بگريد بسى ابر زار
- حسين وفايى، فرهنگ فارسى، ويراسته تن هوى جو (نسخه موجود در چين، 933 قمرى)، چاپ دانشگاه تهران، ص 96/ اما درخش، امروز متداول نيست. [2]. كاربرد ترجّى، (- باشد كه ...) به اعتبار كردار مخلوق است نه به اعتبار اراده خالق؛ بنابراين ايراد برخى منتقدان كه در اين موارد، بهتر است به جاى «باشد كه»؛ «تا» بگذاريم، چندان وارد نيست. [3]. در اصل: بناء (- ساختمانى).
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودی جلد : 1 صفحه : 4