نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودى، سيد على جلد : 1 صفحه : 405
6 بنابر وعده خداوند؛ [1] خداوند در وعده خود خلاف نمىورزد امّا بيشتر مردم نمىدانند. 7 نمايى از زندگانى اين جهان را مىشناسند و از جهان واپسين غافلند. 8 آيا با خويش نينديشيدهاند كه خداوند آسمانها و زمين و آنچه را كه در ميان آن دو، است جز راستين و با سرآمدى معين نيافريده است؟ و بىگمان بسيارى از مردم منكر لقاى پروردگار خويشند. 9 و آيا در زمين گردش نكردهاند تا بنگرند سرانجام كسانى كه پيش از آنان مىزيستند چگونه بوده است؟ آنان توانمندتر از ايشان بودند و زمين را كافتند [2] و آن را بيش از آنچه اينان مىكردند آباد كردند؛ و پيامبرانشان برهانها (ى روشن) براى آنان آوردند پس خداوند بر آن نبود كه به آنان ستم كند ولى آنان خود به خويش ستم مىورزيدند. 10 سپس سرانجام آنان كه بدى كردند بدى [3] بود، براى آنكه آيات خداوند را دروغ شمردند و آن را به ريشخند مىگرفتند. 11 خداوند آفريدن را مىآغازد سپس آن را باز مىگرداند سپس به سوى او باز گردانده مىشويد. 12 و روزى كه رستخيز برپا گردد گناهكاران نوميد مىگردند. 13 و از شريكهايشان (كه براى خداوند برساخته بودند) آنان را ميانجيگرانى نيست و منكر شريكهاى (برساخته) خويشند. 14 و هنگامى كه رستخيز برپا گردد در آن روز، از هم بپراكنند (و جدا گردند). 15 اما كسانى را كه ايمان آوردهاند و كارهاى شايسته كردهاند در بوستانى شادمان مىگردانند. [4] [1]. وعد الله: در آغاز آيه، مفعول مطلق است. اينگونه مفعولهاى مطلق كه به فاعل فعل اضافه شدهاند، در ساختار زبان فارسى، برابرى ندارند. [2]. اثاره: شورانيدن زمين، برانگيختن گرد- مصادر اللغة، ص 60. [3]. السّوأى: مؤلّف الميزان اين كلمه را عذاب بد معنى كرده است. برخى آن را مؤنث اسوء و به معنى بدتر گرفتهاند و برخى آن را دوزخ مىدانند (چنان كه «حسنى» به معنى بهشت به كار رفته است.) برخى مفسران «السّوأى» را مفعول «اساؤوا» و «ان كذّبوا» را اسم كان گرفتهاند و چنين معنى كردهاند: سپس سرانجام آنان كه بدى كردند، آن شد كه آيات ما را دروغ شمردند. [4]. احبر: صاحبه: سرّه و اكرمه- المعتمد، ذيل احبر.
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودى، سيد على جلد : 1 صفحه : 405