نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودى، سيد على جلد : 1 صفحه : 408
33 و چون گزندى به مردم رسد پروردگارشان را با بازگشت به سوى او، مىخوانند سپس چون از خويش بخشايشى به آنان بچشاند ناگاه دستهاى از آنان به پروردگارشان شرك مىورزند. 34 تا سرانجام بدانچه به ايشان دادهايم ناسپاسى ورزند [1]؛ پس بهرهمند شويد [2]؛ زودا كه بدانيد. 35 مگر براى آنان حجتى فرو فرستادهايم كه [3] اينك آن (حجّت) از (درستى) آنچه بدان شرك مىورزند سخن مىگويد؟ 36 و چون به مردم بخشايشى بچشانيم بدان شادمان مىگردند و اگر براى كارهايى كه كردهاند بلايى به آنان برسد ناگاه نوميد مىگردند. 37 و آيا نديدهاند كه خداوند براى هر كه بخواهد روزى را فراخ يا تنگ مىدارد؛ بىگمان در اين، نشانههايى است براى گروهى كه ايمان دارند. 38 بنابراين، حقّ خويشاوند و بينوا و در راه مانده را بپرداز كه اين براى آنان كه خواستار خشنودى خداوندند بهتر است و آنانند كه رستگارند. 39 و هر آنچه ربا بدهيد تا (بهره شما را) در دارايىهاى مردم بيفزايد نزد خدا نمىافزايد و آنچه زكات بدهيد كه خشنودى خداوند را بخواهيد؛ چنين كسان دو چندان (پاداش) دارند. 40 خداوند همان است كه شما را آفريد سپس به شما روزى داد آنگاه شما را مىميراند پس از آن زنده مىگرداند؛ آيا از شريكهايى كه (براى خداوند) قائليد كسى هست كه چيزى از اين كارها را انجام دهد؟ پاكا و فرا برترا كه اوست از آنچه براى وى شريك مىآورند. 41 براى كارهايى كه مردم كردهاند در خشكى و دريا تباهى به چشم مىخورد، تا (خداوند، كيفر) برخى از آنچه كردهاند به آنان بچشاند، باشد كه باز گردند. [1]. مؤلّف الميزان، ذيل همين آيه تصريح مىكند كه «لام» در ليكفروا، لام امر غايب است. [2]. مؤلف الميزان، مخاطب امر حاضر را نيز همان كافران (در صدر آيه) و التفات از امر غايب به امر حاضر را براى نشان دادن منتهاى خشم مىداند. [3]. يعنى: همين حجّت/ در الميزان معنى اين آيه، چنين آمده است: «بل اعلمنا هم برهانا فهو يدلّ على ما كانوا به يشركون»- الميزان، چاپ بيروت، ج 16، ص 183.
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودى، سيد على جلد : 1 صفحه : 408